متن رد پا
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات رد پا
با واژه ها، با جوهر خودکار و با ذغال نرمِ مداد بر صفحه ی روزگار خواهم رقصید اما نه مثل قاصدک رها در باد...
مثل بلور های منجمدی که با وقار سطح پهناور دشت را می پوشانند و یا مثل دود یک سیگار که در خانه می پیچد و ردش...
زمین و کفش
با همدیگر ازدواج می کنند و
فرزندی زیبای روی به دنیا می آوردند...
اسمش را، رد پا می گذارند.
شعر: سوران ندار
ترجمه: زانا کوردستانی
ثانیه های نبودنت
چقدر تلخ می گذرند
وقتی که هیچ رد پایی از چشم هایت را
میان شعرهایم نمی بینم
ای کاش نگاهت
از عاشقانه هایی که برایت می سرودم
پنهان نمی ماند
تا اینگونه میان واژه ها
به دنبالت نمی گشتم
مجید رفیع زاد
رد پایم را برف می پوشاند
رد اشک هایم را بگیر
بیا که سوز تب فراق تو
کشنده تر از
سوز سرماست
مجید رفیع زاد
رد پایم روی عقربه ساعت است...
ثانیه به ثانیه را قدم زدم
تا برگردی...
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده
رد پایم مانده است ...
رد پایم ...
کنار سم یک اسب خیالی
روی شفافیت بلورین برف
روی ذرات خاک ...
مثال یک خاطره ی
فراموش شده ی قدیمی
مانده است...
من میان قدم هایم
قدم زنان ...
تا خانه ای گمنام می رفتم
من ...
به کلمه ی ساده...
مانند شام
بعد از سقوطِ داعش،،،
جا مانده
--رد پایت!
بر ویرانه هایم!!!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
برای محو شدن ردپا روی برف،
فقط آمدن یک برف تازه لازم است
به همین راحتی فراموشم کرد!
ارس آرامی
رد پایت به پایان رسید ،
.
اثری از تو نبود
رفته ای
وَ بر دفترِ شاعر ، نقطه چینِ ردِ پای توست
چیزی نمی شود جای آن نوشت... .
حادیسام درویشی