متن گریه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات گریه
دیگر آبادان که نه ویرانه ی درد وبلاست
کوچه و پس کوچه اش این روزها ماتم سراست
از ندانم کاری و مکر شیاطین رجیم
گریه دارد رونق و هرگوشه اش بانگ عزاست
خورده بر دلهایمان ناباورانه نقش داغ
من نمیدانم که این آثار نفرین یا دعاست
آنکه دارد آرزوی مرگ...
امشب قلم در دفتر من گریه سر داد
گویا دلش از شعر تنهایی گرفته!
با اشک خود بر سینه ی دفتر روان ؛ گفت:
بس کن نگارش ؛ در رثای او که رفته
دور از تو و غمنامه های ناگزیرت
بی شک کنار یار و دلدارش نشسته
اما تو اینجا...
تمام دل مشغولی هایمام را
از یاد برده ام!
خنده های از ته دل
گریه های پر بغض
روزهای پر حسرت و حتی؛
انتظار را
من خالی خالیِ خال یم...!!!
امشب قلم در دفتر من گریه سر داد
گویا دلش از شعر تنهایی گرفته!
با اشک خود بر سینه ی دفتر روان ؛ گفت:
بس کن نگارش ؛ در رثای او که رفته
دور از تو و غمنامه های ناگزیرت
بی شک کنار یار و دلدارش نشسته
اما تو اینجا...
لبخند
پرده ای است بر روی اشک هایم.
اما پرده خیس می شود؛
سنگین و آویزان،
بد ریخت
و بی منظره :)
- کتایون آتاکیشی زاده
آغوش نمی خواهم،
در عوض دستانت را روی چشمانم بگذار
و گرم کن
یخِ غرورم را
که من عجیب
دلتنگ باریدنم..!
- کتایون آتاکیشی زاده
ﺳﻤﺖ ﭼﺸﻤﺎن ﺗﻮ ﯾﮏ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
ﭼﺸﻢ ﻣﻦ ﺧﯿﺮﻩ ﺑﻪ آن ﻣﻨﻈﺮﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﻮی، ﻣﻦ ﺑﻪ تبسم ﻫﺎﯾﺖ
ﺧﻨﺪﻩ ﺑﺮ روی ﻟﺒﺖ ﯾﮑﺴﺮﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
ﻓﺎﺻﻠﻪ دﻓﺘﺮ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﻣﺮا ﭘُﺮ ﮐﺮده ﺳﺖ
ﺳﻬﻢ ﻣﻦ ﭼﻨﺪ ورق ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
ﮔﺮﯾﻪ ﺧﻮب ست وﻟﯽ ﻓﮑﺮ...
سرخی چشم هایم بی دلیل نیست
من اشک های زیادی را قبل از سرازیر شدن
در بدو تولدشان،
به قتل رسانده ام! :)
- کتایون آتاکیشی زاده
دلتنگی گاهی اشک میشود و از چشمت می چکد ولی کسی نمیفهمد گاهی بغض میشود ودر گلویت میماند و کسی نمی فهمد گاهی درد میشود و قلبت را ب سخره میگیرد و کسی نمی فهمد گاهی لرز میشود و ب هق هق می اندازدت وکسی نمی فهمد چه سخت است...
در حضور دیگران گریه نمی کنیم
زیرا از درک نشدن می ترسیم
مدتی است اشک هایمان در خلوت هم جاری نمی شوند...
ما از درک کردن خودمان هم عاجز شده ایم!
-کتایون آتاکیشی زاده
عشق خود را تا کجا از خویش پنهان می کنیم،!؟
من که می میرم... تو را هم گریه رسوا می کند!
ارس آرامی