متن یلدا
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات یلدا
یلدا
نام دلتنگی های من است
نوشته بر سر انگشتانم
میان گیسوانت
مو به مو
آریا ابراهیمی
چند رباعی
تا چله نشین شب یلدا گشتیم
آئینه لحظه های فردا گشتیم
در بازی کودکانه ای غرق شدیم
آواره تر از سنگ چلیپا گشتیم
¤¤¤
سرگرم بهانه های فردا هستیم
دلبسته ی اما و اگر ها هستیم
ما گمشدگانیم که در کوچه مهر
جامانده ترین حرف الفبا هستیم
¤¤¤...
یلدا
نام دلتنگی های من است
نوشته بر سر انگشتانم
میان گیسوانت
مو به مو
یلدا یعنی دلتنگی هر شبم
در طولانی ترین شب سال
غرق در فکرگیسوان بلندت
مو به مو ...
یلدا با مهر و محبت یلداست
با دوست داشتن ...
عشق ...
علاقه ...
عاطفه...
با دستهای اناری مادرم
با خاطره های شیرین پدرم
یلدا بهانه ای ست برای از تو گفتن
رعنا ابراهیمی فرد
یلدا شد
شبی که از تو ندارد نشانه یلدائی است
دلی که از تو نگیرد بهانه سودائی است
تب و خیال تو ای ماهتاب خاطره ها
تمام پنجره ها را ترانه می سازد
◇◇◇
انار خاطره را دانه دانه کردی باز
دوباره زنبق و سنبل به شانه کردی باز
تفالی...
یلدای مبارک...
نگرانم
نگران خودم ؛
مبادا در هجوم برف خاطراتت
جوجه گنجشک دلم یخ بزند
در این خیابانهای دلگیر...
در این زخم های پیاپی...
در این تکرار نبودن ها...
در این یخبندان تنهایی...
یلدا با مهر و محبت یلداست
با دوست داشتن ...
عشق ...
علاقه ...
عاطفه...
با دستهای اناری مادرم
با خاطره های شیرین پدرم
یلدا بهانه ای ست برای از تو گفتن
که توئی
شب یلدای من و خاطره هایی که تویی
دل مشتاق من و منظره هائی که توئی
خلوت یاد تو را پنجره ها می فهمند
تا شعاع همه ی گستره هایی که توئی
تا چه آید به سر پاکی این دلشدگان
به در مسلخی از کنگره هائی که توئی...
خداحافظ پاییز
ممنونم که رنگهای سرخ و زیبا را
در برگهای درختان به ما هدیه دادی
و خش خش برگها را برای آرامشی دوباره
زیر پاهایمان فرش کردی
خداحافظ پاییز ...
رعنا ابراهیمی فرد
به سحر نرسیده تیره تر گشت
آن شب که تو رفتی...
روزی تورا از بخت بد در آفتابی دیدم
یخ کرد آن دریاچه ی گرم آب چشمانم
بی اعتنا خرما ی موها را به هم بافتی
تار شد روزم وختمی گرفتم بردل زارم
گفتم ای جانای زیبا رو نداری رحم
با خنده بردی از خویش هشیارم
با شیطنت یلدای موها را...
اگن صدای دهل از دور خاشن
شویلدا خاردن انگور خاشن
از صدای سازوآوازو نغاره چه توا
زیر بارون ،صدای یارون خاشن
می رسد یلدا زراه و پسته ها خندان ولی
دست ها کوتاه و خرما بر نخیل
عباس رئیسی