100 متن کوتاه سبز ۱۴۰۳ جدید 2025
متن های کوتاه درباره سبز
100 متن کوتاه سبز ۱۴۰۳ جدید 2025
کپشن سبز برای اینستاگرام و بیو واتساپ
تو را همواره می خواهم
نه گاهی داغ گاهی سرد
که عشق تو همانند درخت کاج
میان برف دوری هم
هنوزم سبز و پابرجاست ...
من به چشم های بی قرار تو قول می دهم
ریشه های ما به آب
شاخه های ما به آفتاب می رسد
ما دوباره سبز می شویم.
شادترین رنگ را امروز به زندگی بزن !
اندیشهات سبز ، آسمان دلت آبی ، و قلب مهربانت طلایی ؛ زندگی زیباست اگر آن را به زیبایی رنگ بزنیم
دلم بود از، نهالِ غم، چنان پاییز؛
محبّت، چشمکی زد؛ غصّه شد ناچیز؛
بیا، در باغِ قلبم؛ تا ببینی که:
دل از، سبزینه ی احساس شد لبریز!
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
سبز باید بود
در چمنزارهای زنده ی مزرعه
قرمز در
لابه لای گل های شقایق دشت
آبی ...
در آسمان بی کران هستی
و خاکستری در
لابه لای خاکستر های به آتش کشیده شهر
رعنا ابراهیمی فرد
من تو رو سبز دوست دارم.
مثل پوشه ای که چیزای مهم رو داخلش میگذارم
بوی خوب سبزه های توی باغچه مادربزرگ
برگ گل های زر !
یه حس خوب طبیعی و شاد !
دوستدار تو: سبز بانو
یک نفر آمده دنیای مرا سبز کند
خواب و بیداری و رویای مرا سبز کند
و به یمن نفس سبز و اهورایی عشق
از سرا تا به ثریای مرا سبز کند
هر صبح
دل انگیزترین واژه هایم را
به اشتیاق طلوع نگاهت
کنار هم می چینم
تا سبزترین غزلم را
با چشم های تو
بسرایم
مجید رفیع زاد
الهی همیشه مثل چراغ راهنمایی باشی .
لپت همیشه قرمز
روی دشمنات زرد
دلت همیشه سبز
تولدت مبارک دوست عزیزم
بابام اومده تو اتاقم
گفت :چشات چرا قرمزه
گفتم همونجا وایسا وقتی سبز شد حرکت کن
با چوب افتاد دنبالم
سرانجام میتوانی ببینی که این چشمهای سبز چو دریایند، موج میزنند، به کف مینشینند، دیگربار آرام میشوند و ...
برگرفته از رمان آئورا فوئنتس
امشب موقع خواب،بشمار...
تعداد دل هایی را که به دست آوردی
بشمار ،تعداد لبخند هایی که
بر لب دوستانت نشاندی ...
بشمار،تعداد اشک هایی که
از سر شوق و غم ریختی ...
فصل زردی بود،تو چقدر سبز بودی؟!
خانمه پشت فرمون بود چراغ سبز شد نرفت ، زرد شد نرفت ، قرمز شد نرفت
افسره رفت بغلش گفت خانم شرمنده ما همین سه رنگ و داریم
پسندتون نشد؟
آغوشِ تو عشق خیز ترین️
سرزمین جهان من است......
که در خاکش نهال
داشتنت را کاشته ام... بیا و
مهربانی را در گوشم نجوا کن
تا برای همیشه سبز بمانیم....
ای آن که وفا را بدریدی
وز حرمت ما هیچ ندیدی
دنیا بر قاعده ی سبز نچرخد
پاییز بیاید، همه معکوس بگردد
محبوبه کیوان نیا(محبوبه شب)
به او بگویید نشسته ام به انتظار
اما این بار دیوانه وار تر
همچون لبان ، ترک خورده هامون ...
همچون درختان سپید در انتظار آفتاب ...
در انتظار تو ام
بیا از نو سبز شویم ...
میدونی چرا خدا ،
تنه درخت رو قهوه ای و برگ های اون رو سبز آفرید؟
تا بهت بگه تو با خال های قهوه ای رنگِ صورتت و چشمِ سبزِ گیرات ، دلیل نفس کشیدن خیلی هایی:)🤞🏻🌱
غزاله ذاکری
من و تو
زخمی دست هم شدیم
من یه گل بودم
تو تیغ رو تن سبز من شدی
سبز می شود
و سرخ ،
و زرد ،
و میان این همه شدن
هیچ کس بر تنِ پاییز
خسته نباشی
حک نمی کند.
« ساقه ام را کرم خورده
باز هم ولی
سبز خواهم شد
من ریشه دارم »
وطنم
دوش در گوش ام گفت.
شراره های نور خواهد درخشید
غم کوله بارش را خواهد بست،
زخم ها بهبود می یابند
در دستان بهار سبز خواهیم شد.
آریا ابراهیمی
دستت را فشردم و گفتم: دوستی!
دستم را فشردی و گفتی: دوستی!
حرارت سبز صمیمیت از جانمان تراوید،
و دستانمان گلدان اعتمادی شد
و گل بوته ی باورمان در آن ریشه بست...
سبزترین نقطه در جهان
قلب پاک توست
گوشه ای دنج، برای من ...
جایی برای زیستن
و ماندن
و سبز شدن...
باغ و بهاری که امروز به حیاطم آمده
از باران اشک دیروزم،جوانه زده
که اگر تبر زدی، تیغت ملامت!
من سبز سبزم.
باران ؛
همین که می تواند
تو را عاشق تر کند کافی ست
برای منِ کشاورز
خواستنی تر است
تو سبز باشی
تا اینکه مزرعه ام حاصلخیز تر ...
سرو سهی باشم و سبز بمانم چه سود ؟
برگ چناران همی جان بدهد از برم
همیشه سبز می ماند،
او که قهقه ی لبخندش به زندگی
بلند است،
صنوبر!
شعر: آرزو عبدالخالق
ترجمه: زانا کوردستانی
سبز یا سرخ
گاز زده ام همه سیب های جهان را … هیچ کدام طعم لبخندهای تورا ندارند .. دخترکوچولوی شیرینم
آغوشِ تو
عشق خیز ترین
سرزمینِ
جَهانِ من است
که در خاکش
نهال
داشتنت را کاشته ام...
بیا و
مهربانی را در گوشمنجوا کن
تا برای همیشه
سبز بمانیم....
زندگی زیباست یا زشت ؟
اگر سبزی جنگل و آبی دریا را بگویم زیباست
اما
اگر پلیدی ها و تیرنگ ها را حساب کنم چیزی فراتر از زشت است ...
نور بهشتی