متن باران
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات باران
دلبرجانم هیچ میدانستی که باران همان اشک شوق ابرهاست که روانه میشود بر سر عشاق تا دوباره حس طروات را به کوچه خیابان های مرده شهر بازگرداند
خیالاتِ تو،،،
به ارتفاعی قد کشیده اند که،
روزی چند بار به ملاقاتم می آیی.
هر روز صبح
مادر پیرم،
--باد!
کوچه ی خاکی ما را جارو می کند!
باران می گیرد تا،
شب ها،
به من سر بزنی!
شاید این درد کهنه را
از گَودِ چشم هایم بشویی
قلبم،...
بی چتر زیر این باران کنار تو بودن ؛
حظ عمر من است
ارس آرامی
عصر جمعه دختری ست که:
دلتنگ می شود، غروب می گیرد
بغض می کند، شفق می شود
می گرید و گیسو می افشاند
باران بهاری نازل می شود
شب با بستن چشم هایش
خورشید را خاموش
و برای دیدن (صبح وصال) به رویا می رود...
ارس آرامی
در من ببار
تا گُل دهم
حتی در این دلمردگی
من غم انگیزترین حالت این بارانم...،،
ارس آرامی
باز به خیابان این شهر نم باران زده است
چتر و باران هست و من همراه را گم کرده ام
ارس ارامی
باز به خیابان این شهر نم باران زده است
چتر و باران هست و من همراه را گم کرده ام
ارس آرامی
تو،،،
-- نم نمای بارانی
( ای همیشه زلال!)
و من ،
-- تشنه،
--ملتهب!
...
سرریزِ من باش
با ادامه ای جاودانه
از هبوطی مبارک !
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
گاهے برای خوب شدن حالت
نباید سمت آدم ها بروے...💫🍓
گزینہ های امن تر و مطمئن تری، نیز هست:
باران
هوا
موسیقے
قهوه
☕
ببار باران...،
باران هم
با باریدن بر این نیمکت خالی نبودنت را فریاد می زند
و با ضربه به گونه هایم رفتنت را...
من ماندم و یک خیابان خیس
و چتری که دیگر باز نمی شود!
شاعر: ارس آرامی
وقتی آمده بودم
که تو رفته بودی؛
و کوچه باران خورده
آخرین قدم هایت را
برایم ترجمه میکند
من آمده بودم
وقتی که تو
رفته بودی...
شقایق باباعلی
و کسی در انتظار باران
پژمرد ...