متن اندوه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات اندوه
تنهاییم را در آغوش گرفتهام و لبخندی گنگ بر پهنای صورتم نقش بسته است. زانوان سرما زدهام که مانند برگهای تاکی بیجان به تنهام آویزان شده بودند را در آغوش گرفتهام. از پنجره دیدم که گربهی همسایهی روبهرویی سرش را در میان سینهی صاحبش مخفی کرده...
دلتنگ خودم هستم .
این جمله ب تنهایی خودش یک دنیا حرف و فلسفه است .
ان نگاه ِ
پر تلاطم چشمانش
دستان عریان مرا ندید
وامروز، خورشید پشت پلک های ِ بغض الود من ، مرد است .
بـــــدون تــــو...
چه نزدیک است که جان من به لب آید...
با ما چه کردند، که اینگونه از شادی دوریم...
عاشق چشم غزل خیزت شدم
دم به دم از عشق لبریزت شدم
ای بهار رفته با اندوه باد
بی بهاران فصل پاییزت شدم
"هیچچیز...
واقعی نیست
جز زخم زبانها..."
بزرگترین گناهے را ڪہ یڪ انسان میتواند مرتڪب شود ، مرتڪب شدهام : خوشبخت نبودهام !
s...♡
اندوهِ سفت و سختی،
چپِ سینه چسبیده
که با هیچ چیز
که با هیچ کس
پاک نمی شود
حتی شما رودِ عزیز!
«آرمان پرناک»
هر لحظه به زندگی تماشا کردم
نالیدم و خندیدم و حاشا کردم
جز حسرت و اندوه ندیدم هرگز
واله هرانچه را که پیدا کردم
♤♤♤
علی معصومی
کجایِ زندگی را خوب یاد نگرفتیم
که از زیستن عقب افتادیم
کشوری که از فقرِ شادمانی و وفورِ غم
رتبه دارِ اندوهِ جهان است
جهانِ چندم میشود...؟!
اسماعیل دلبری
بگو از این منِ دل خسته ی شاعر چه می دانی؟
گرفتارم به دردی که ندارد هیچ درمانی!
هزار اندوه در دل دارم اما باز می خندم
اگر در گریه خندیدی بدان بدجور ویرانی!
نگو از گل! نگو از باغ! من تفسیر پاییزم
که روحم مانده در هر کوچه ی...