متن باد
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات باد
- تکدّر:
دوستت دارم
و همین اصل،،،
غمگین ترم می کند!
وقتی که،
نمی توانم چهار فصل جهان را
در آغوش تو آواز بخوانم!
حسادت می کنم وقتی
نسیمی زیرک
مو هایت را به بازی می گیرد!
آه
نارون بالا بلند من!
باور کن
از این همه خواستن،
--غمگین ام......
با توده ای از ابر در حال حرکت بودم!!!
آه، چه صحنهٔ زیبایی بود...
هوای خنک پاییزی... گاهی باد های سرد...
و حس زیبای من در آن لحظه
ناگهان فکری به سرم زد!!! آغوشم را باز کردم و طنین وجودم را به باد سپردم...
نمیتوانم توصیف کنم چه حس زیبایی...
باد در یکی از صبح پاییز موهایت را نوازش میدهد
اهای باد
کودکی ام را
بادبادک بالا کشید
پنجره را باز کردم
بوی تو داشت می رقصید
حالا
هزارسالی می شود
از باد می پرسم
پس کی به خانه برمی گردیم!
فصل نشانه گذاری شده ی کتابم را در مکانی که آغشته به آرامش است، باز می کنم.
به دنیایِ خیالی رنگارنگ و شاید سیاه سفیدم وارد می شوم!
هر چقدر که پیش می روم عطش و کنجکاوی ام بیشتر می شود.
صفحات را ورق می زنم و سفر می کنم...
همانند برگ های پاییز
رها شو و خود را به باد زمانه بسپر ...
پنجره باد می زاید
دیوار، زندان
در، رفتن
تابستان، پاییز
پاییز، جاده را مچاله می کند
زیرِ سر می گذارد
به خوابِ زمستانی فرو می رود؛
در میانِ قدم هایِ آشفته یِ یک مرد
جاده را بهمن دود می کند
بهار، سقط شد
در و پنجره، دیوار
جاده، دود
وَ...