متن جاده
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات جاده
پا نیست که راهی بشوم جاده اگر هست
کشکول ِ پر از خالی ام آماده اگر هست
نقل است که: مردن پل ِ مابین دو دنیاست
یارب بکُش ام، مرگ چنین ساده اگر هست
سر هیچ، به دنیای پر از مشغله بار است
مویی به سر شانه ام افتاده اگر...
آن قدر در من ریشه دوانده ای
و در پایت آب دیده ریخته ام
که باغ های جهان
از دامن تو سبز می شوند
آن قدر دنبالت راه رفته ام
که جاده ها هم
عادت کرده اند
به سوی تو بیایند
آن قدر از تو فرار کرده ام
که پولیس...
جاده می خواند تو را
برگرد
فصل زندگی ست...
گاهی دلم می خواهد...
وسط جاده زندگیم بایستم... با تمام وجودم داد بزنم..
خسته ام...
خسته ام از تمام لحضه هآ..
خسته ام از تمام حرف هآ..
خسته ام از تمام دید هآ..
خسته ام از تمام شنید هآ..
خسته از تمام آدم هآیی که روزی بآورم بودند......
جاده ها پرخطرند
و سفر طولانی
و دلِ ماست که در
پیلهِ پوسیدهِ اندوهِ تو
تنهاست هنوز...
با من از سختی این راه مگو
اگر این جاده شود ختم به تو
زهرا غفران پاکدل
جاده چای تلخش
را
به انتظار تو
شیرین حل میکند
پنجره باد می زاید
دیوار، زندان
در، رفتن
تابستان، پاییز
پاییز، جاده را مچاله می کند
زیرِ سر می گذارد
به خوابِ زمستانی فرو می رود؛
در میانِ قدم هایِ آشفته یِ یک مرد
جاده را بهمن دود می کند
بهار، سقط شد
در و پنجره، دیوار
جاده، دود
وَ...