متن دلتنگی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلتنگی
کی میشود لمس کنند، لبهای من چشم تو را.
میرفت ولی داغ نگاهش هنوز بر دل ما هست
اولین چیزی که چشمم را گرفت
اشکی بود
که چشمت را گرفته بود
و برفی که در دستت میتپید
آن روز
آنقدر حواسپرت بودی
که یادت رفت
برای این آدم برفی
دستی درست کنی
و دهانی برای بُردنِ نامت
رفتهای
رفتهای و شالِ دلتنگی
دارد خفهام میکند
صدایم کن:
با انعکاسِ محبّت؛
تا من بخوانم برایت:
شهرآشوبِ عاشقی را،
در احساسیترین پردهی عشاق!
پیوسته بارانیست چشمم، در نبود تو.
ساکنی در قلب من.
معنی عشق شاید همین باشد،
سکونت در میان قلب من.
دلتنگ توام جانا هر دم که روم جایی
با خود به سفر بردم یاد تو و تنهایی
مگر دلتنگی چند کلمه است؟
که آسمان را برهنه می کند
و روی کاغذ می بارد
باور کن که پشت پای تو این باغ
سیب خُشکید...
دلیل این همه دردهای تکراری، سیه چشمان توست.
چشم تــــــو،
خوب بلد بود بدزدد دل ما.
مو پریشانی و من در به در موی پریشان توام.
عشق یعنی...
نگهت با نگهم خورده گره.
بدجور به رخ میکشد ثانیه ها، لحظه های نبودنت را.
هر لحظه نبود تو مرا، پیر ترم کرد.
سپر می اندازم در برابرت، زیرا
حریف چشم تو هرگز نمی شود دلِ من.
تو بگویی “صبح بخیر”،
آفتاب زودتر از همیشه بیدار میشود،
پنجرهها دهان باز میکنند
تا عطر تو را نفس بکشند.
دستم را که میگیری،
درختان از شوق
شکوفههایشان را روی پیراهنم میریزند،
و کوچهها پر از ردپای نور میشوند.
باران اگر ببارد،
تو را بهانه کرده است،
و اگر نبارد،...
توشبیه کوچه ای هستی که به دریا میرسه…
آمدی و زمستانِ دلم،
سبز شد
گویی تمام شکوفههای باغچههای خدا،
برای روییدن در نگاه تو لحظه شماری کردهاند.
عطر تو را باد میآورد،
همراه با نسیمِ گرمِ آفتاب
من در هوایت سبز میشوم،
مثل زمینی که پس از باران،
بیاختیار عاشق بهار میشود.
دلم میخواهد دستانِ تو را بگیرم،...
༺ گرماے خانـہ از عشق ماבر شعلـہ ور مے شوב
تولدت،
تصادف نبود…
خدا،
در لحظهای که جهان داشت
از عشق خالی میشد،
تو را نوشت—
نه برای خودت،
برای ما
که دیگر باورمان نمیشد بهار دیگری در راه باشد
با تولدت،
فروردین،
ماه شروع بهار شد.
تولدت مبارک…
تو عیدیِ خدایی
به دلِ روزهایی
که هیچ نشانی از امید...
آوار ه یعنی :من.....
که در کوچه پس کوچه های خاطراتم دنبال تو میگردم.
من که در چالش چشمان تو.
میبازم دل.
یادت، نبودنت را بدجور به رخ میکشد.