متن عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عشق
عشق چنین است:
تو در شهری عاشق می شوی و
در شهرهای دیگر دنبال او می گردی!
...
عشق چنین است:
تو هر زمان که دلتنگ می شوی
آه و افسوس از ته وجود می کشی
که از آه و ناله ات
درونت پر می شود از خواستن او
......
کاسه
هم راز خدا شدیم چون فاش شدیم
شب بود خطر بود که خفاش شدیم
با گریه به دست و پای عشق افتادیم
با عشق نشستیم که عیاش شدیم
اندازه خورده برده هامان بودیم
خوردند و بردند که کلاش شدیم
ما کوسه ولی ریز تر از ماهی عید
ما کاسه...
تمام شب هایم
سرشار از رایحه ی خیال توست
عطری آغشته به عشق
که تنها مرهم
دلتنگی های من است
مجید رفیع زاد
مثل من آیا تو هم با ابرها باریده ای؟
شب درآغوشی خیالی تا سحرخوابیده ای؟
مثل من آیا زمستان های سرد و بی بهار
سوزِسرما در بغل،غم در گلو، لرزیده ای؟
مثلِ من آیا تو هم، ای آشنایِ نوبهار
شاخه ای از بوستانِ بغض وحسرت چیده ای؟
یا که لب...
آب بودند و خاک
سازشان ناکوک اما؛
گِل شدند.
و من؛
اگر شاعر بودم،
بند بندِ وجودت را؛
به قافیه و ردیف می کشیدم
آخ که؛
اگر شاعر بودم من ...
دلی که چشمِ امیدی به این زمانه ندارد
برای اشکِ شبانه ، سری به شانه ندارد
پرنده ای که قفس را نفس کشیده دمادم
برای پر زدن ، امّید و پشتوانه ندارد
بهزادغدیری شاعرکاشانی
نقل محفل
بازوانت را به دور گردنم بسپار عشق
ای پگاه آرزوها... گوهر اسرار عشق
شعله در جانم چه میریزی که کوه آتشم
می گدازم با شرار خویشتن هربار عشق
نامی از ما می بری و حکم صادر می کنی
ما که حلق آویز هستیم از طناب دار عشق
بر...
حس میکنم
ای عشق باور میکنم آوازه ات را
نقش و نگار و جلوه شیرازه ات را
با هر نفس در بامداد آرزو ها
حس میکنم در سینه عطر تازه ات را
مثل پر شالی که در دستان بادی
با هر نسیمی خلسه خمیازه ات را
گم می کنم اما...
ماه بانو
شهردل ،داره به بانوی خودش می نازه
شاعری مصرع به مصرع قافیه می بازه
ماه بانو شعر از چشم شما چشمه گرفت
ارتش موی شما به دل ما می تازه
مثل یه قطره دلم غرق تو دریای شماست
موج دریا در حقیقت تاب موهای شماست
خواب دیدم سیب...
لحظه ی شاد مرگ من
جان همه دل به سوی او
دفتر عاشقانه ام
بی ثمر است بدون او
پنجره ای شکسته بود
همدم گریه های من
تک تک نامه های او
حک شده است به روی تن
نوشته از : نیما جباری
برایم عشقتان چون گوهری نایاب میماند
تو را هر کس که دارد تا ابد شاداب میماند
چنان با درد دل کردن برای تو سبک گشتم
که جسم من از آن موقع بروی آب میماند
اگر دریای چشم تو نباشد روبروی من
دلم چون ماهی جامانده در مرداب میماند
ببین مهتاب...
آرامشم بودی
آرامشم هستی
آرامشم خواهی ماند
تا زمانی که ماشه را نکشی
دلشوره دارم
علیرضا نجاری (آرمان)
کراش• زدن مال طهرانی هاس
ما تُرکا میگیم
•مَن سَنینَ گُزلَرینَ حِیران اُلموشام•
یعنی من حیرون چشمای تو شدم
کوثرنجفی♡چشمه♡
شکفته غنچه ی گلهای رنگین
رسیده صبح خوشبختی چه شیرین
مرا ای عشق لبریز از غزل کن
که دارم از تو برسر تاج زرّین
بادصبا