متن پاییز
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات پاییز
آنسوی پنجره
پاییز دارد
سر از پا نمى شناسد..!
و من ، یادت که در سرم مى نشیند
غمى از دلم بالا مى رود
مثل وقتى که
با گنجشگ ترین بهانه
گربه از درخت ...!
اینجا
من از آنسوی پنجره پرم ....
جلال پراذران
سفیر اهدای عضو
فعال محیط زیست
بغ کرده مترسک سر جالیزم
از غصه ی بی همنفسی لبریزم
خش خش همه برگهای آذر هم ریخت
دلتنگ خداحافظی پاییزم
فصل پاییزی که ما داریم هم دیرینه است
مثل کفشی نو که در پا هست اما پینه است
ما از این پائیزها خیری ندیدیم و هنوز
داغ یک معشوق تابستان درون سینه است
یا مثال یک شتر در قلب دارد کینه ای
هرکجا می گردد آخر در پی آن کینه...