پنجره؛
آبستنِ انتظار
و کوچه؛
پا به ماهِ آمدن!...
باران آمد؛
لب های پنجره خیس شد؛
***
چه بوسه های آبداری!
-زانا کوردستانی...
پرده را پس می زنم
از پنجره
تا ببینم باز هم هستی
این نزدیک ها......
پنجره ام،،،
بُغض کرده ست!
گمانم؛
آسمان هم
هوس باریدن دارد!
لیلا طیبی (رها)...
پنجره هم به باد وفا نکرد
آن هنگام که
اشتیاق اورا
پشت قفلهای بسته ی دلش حبس می کرد......