متن پنجره
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات پنجره
می گویند: خدایان که می میرند،
تندیسشان را خلق می کنند!
اگر تو خدای من باشی،
شبیه گلدانی خلقت خواهم کرد و
روبروی پنجره ی اتاقم می گذارمت.
شعر: شنو محمد زاخو
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی
دلگیرم
مثل پنجره ای غمگین
که دست به چانه،
چشم به راهِ باران است ..
عبیر باوی کتاب وُجوم
تلاشِ تو /
در افتادن از چشمم /
مثل این عصای بی اعصابِ پیرمردِ پیاده رو /
ستودنی است /
باشد بیافت /
بیافت باشد /
اگر به شیشه ی ماشین برنخورد، /
هنوز هم اشکم /
از قطره ی باران غم انگیزتر است .../
«آرمان پرناک»
نور عشق است که از پنجره ها تابیده
به سرش گل زده گلدان و به او خندیده
پنجره باز به گلدان نظر انداخته است
طاقچه عاشقی پنجره را فهمیده
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
باران که می بارد
تنهایی
کنار پنجره می ایستد
و می نگرد مغموم
قلب هایی را
که در کوچه
قدم می زنند.
سجاد حقیقی
تابِشِ خورشید بر پنجره، نغمه ی شادمانی
پرده لرزان، گویی به رقص آمده از شیدایی
گلدان سبز، سرشار از طراوت و زندگی
میوه ها در کنار پنجره، هدیه ی رنگ و زیبایی
آفتاب در اتاق تابیده، روشنی بخشیده
روز نو، امیدی دوباره در دل آفریده
صفای دل در خانه ی...
پنجره کنار شومینه ات را باز کن و به طراوت هوای سرد زمستان در صبحی برفی نگاه کن. با یک فنجان چای گرم و کتابی در دست، آرامشی دلپذیر و لذتی بی نظیر را تجربه کن. همین لحظه های ساده می توانند تبدیل به خاطراتی به یادماندنی شوند. از زندگی...
پنجره باز کن و بگذار باران
آواز آرامش را بر روی شیشه بنویسد
قطرات باران، همچون پروانه هایی زیبا
بر روی قلب ما می نشینند
در آغوش شب بارانی، صدای همه ما
همچون صدای امواج دریا، به گوش می رسد
قطرات باران، همچون دانه های طلا
داستان هایی از عشق...
پنجره، آغوش طبیعت است
که روح را از قفس می رهاند
و در آغوش هزار رنگ پاییز
به پرواز درمی آورد
پنجره، پناهگاه روح است
که از هیاهوی شهر و روزگار
به آرامش می رساند
و در خلوت خود، با خالق هستی
به راز و نیاز می نشیند
بیهوده در نبند!
مرگ
گه گاه
از پنجره می آید
همه می دانند
حتا سلیمانِ نَبی
حتا مورچه ها.
پنجره رنگَش پریده،
پرده هم؛ چون بیدِ مجنون
حتم دارم؛ ماهِ امشب، قصه یِ لیلی شنیده!
شیمارحمانی
بیا
کنار پنجره ،
به زخم قاصدک،
نمک بپاش .
حجت اله حبیبی
تمام آرزوی پنجره
« رسیدن » است
حجت اله حبیبی