متن افسردگی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات افسردگی
ظاهرم نوروز اما باطنم سرمای دی....
من به دیوار خودم تا چه زمان تکیه کنم !؟
صد هزاران آرزو در گور بردن مشکل است
افسردگی را نمیفهمم ؟مغز می خواهد خاموش شود……
اما جسم گریز از ناکام شدن …..
نویسنده:المیرا پناهی درین کبود
بارانی ام.
بال هایم زیر بارانم خیس می شوند؛
و پریدن برایم آرزو!
- پ.ن: متن مثال بارز سرماخوردگی روحی (افسردگی)
- کتایون آتاکیشی زاده
عزیزی که به خودکشی فکر می کنی؛
اگه آشنا باشی، بارها این حرف رو از من شنیدی؛ اما اگر هم تا حالا کسی بهت نگفته، من بهت می گم.
دردی که تو رو به مرز اتمام حیات رسونده؛
روحیه!
با خودکشی کردن، جسمت رو از بین می بری؛ روحت ادامه...
پزشک خودکارش را روی میز می گذارد و به صندلی تکیه می دهد:« اگه همه ی حرفایی که می زنم خوب گوش بدی؛ حالش زود خوب می شه».
سرم را تکان داده و او ادامه می دهد:« دستور العملش ساده ست. صبح، ظهر، شب، یعنی حداقل سه وعده در روز؛...
افسردگی ی مزمن گرفته اند
پنجره های اتاقکم...
آه!
سال هاست، تنها دلخوشی شان
--طلوع آفتاب است.
لیلا طیبی (رها)
یک چیز آدم را،
بدجور از پا در می آورد...
***
--افسردگی!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
انجمن شعر و ادب رها (میخانه)
در دلم چنان اندوه انبوه شده است
که اگر آنها را روی هم بگذارم
کوهی میشود بلند
و شاید افسردگی،
تنها کسی باشد که بتواند این قله را فتح کند...
سحرغزانی
آن قدر پُشتِ پایت اشک ریخته ام؛
که در من،
باغ های افسردگی ریشه دوانده اند.
***
مرا دریاب!
لیلا طیبی (رها)