متن دلتنگی عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلتنگی عاشقانه
زخمی تر از آنم، که زخمم تو نبینی.
من از این بی تو بودن های تکراری، بیزارم.
گاهی عشق همان،
فرصت بوسیدن لبهای کسی هست که نیست.
به آغوش خودم یک تو بدهکارم، همین و بس.
مرا دریاب، گاهی در میان خاطراتت.
خرابم امشبم باز، به یاد ناز چشمانت.
آخرین تصویر تو غلتید و افتادش به خاک.
در همان لحظه که میرفتی و اشکم شد روان.
درد را میخواستم درمان کنم امّا نشد
اشک را میخواستم پنهان کنم امّا نشد...
بر لبم لبخند و آهی در دلم بود آتشین
خواستم آیینه را مهمان کنم امّا نشد...
هرکه آمد! جای غمخواری غمی افزودو رفت
خواستم من هم لبی خندان کنم امّا نشد...
سالها خونگریه کردمدر فراقش، ناگزیر...
نیمه ی گمشده ی من،
گم شده در ته چشمان سیاهت.
بدجور به رخ میکشد ثانیه ها، لحظه های نبودنت را.
هر لحظه نبود تو مرا، پیر ترم کرد.
میزند در سینه هر لحظه، نبض عشق تو.
تو خودت خواسته ای باز دلم را ببری
من هنوزم نگرانم که به یغما ببری
تو که طوفانی و ویرانگر و بیرحم شدی
حق نداری که دلم را به تماشا ببری
بیخبر آمدهای بیخبر از من میروی
که در این قصه دلی خسته به فردا ببری
تو که طوفانی و...
نه خیال ماندنم هست. نه خیال رفتنم هست.
نه خیال زنده بودن. نه خیال
مردنم هست. نه خیال باش و بودى نه خیال رفت و میرى.
تورو جان هرکه دارى
تو بیا و خوش تر. ام کن.
اگرچه دریا دریا گریستم ،امّا
شده ست تشنگی شوره زار، حاصلِ من
هزار کوهِ یخی قد کشید در شعرم
نداشت معجزه ای آفتاب مایلِ من
به غیراز آینه هرگز قبول باید کرد
نبود حتّی یک آشنا، مقابلِ من
به شِکوه لب نگشودم تمام عمر از تو
شبیه بُغضی در پرده ماند ، مشکلِ من
دوباره دخترِ باد است و سعی باطلِ من
وَ شاخه شاخه صدای شکستن دلِ من
تو بگویی “صبح بخیر”،
آفتاب زودتر از همیشه بیدار میشود،
پنجرهها دهان باز میکنند
تا عطر تو را نفس بکشند.
دستم را که میگیری،
درختان از شوق
شکوفههایشان را روی پیراهنم میریزند،
و کوچهها پر از ردپای نور میشوند.
باران اگر ببارد،
تو را بهانه کرده است،
و اگر نبارد،...
همچو دیوانِ غزل، میلِ بغل دارد دلم
لیلیِ مجنون شدهست این دخترِ حسّاسِ دل