متن عاشقانه غمگین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عاشقانه غمگین
دستانم را بگیر
و به اندازهی بالهای پروانهای
ناز و نوازشم کن،
شاید اینگونه
من هم
به چیستی ۸ مارس* پی ببرم!
----------
* روز جهانی زن
خانم “انار مفتی” (به کُردی: هەنار موفتی) شاعر کُرد زبان، ساکن شهر فیر شهری در جنوب غربی کشور آلبانی است.
برایم اشک تمساح میریزی؟!
تا وقتی کنارت بودم،
همنشین تنهایی بودم و
همقدم خاطراتت...
محال ترین محال آرزوی من.
محاله بی تو زندگی.
چون شمع که میسوزد در گرد پروانه.
من سوختم از درد فراقت، خبرت نیست.
درد بی درمان من تسکین نمی یابد
مگر با بودنت
خاطرات چشم او آخر مرا کشتن دهد.
ای خدا رحمی بکن طاقت ندارم دوریش.
مرده بودم،
تو مرا بوسه زدی جان دیگر دادی.
میکشد آخر مرا،
تاب پریشان زلف او.
قصد ویرانیِ ما کرده نگاهت انگار.
دل دیوانه ی ما،
خیال ویران شدن از چشم تو دارد، بدان.
ای که هرگز نروی از یادم،
تو مرا نیز به خاطر داری؟
محال است که خیالت را،
ز سر بیرون کنم یک دم.
به هوای چشم تو،
من ندهم دل به کسی.
چه خوش رسید شعرِ تو
به چشمه های جان من
که واژه واژه اش پُر از
نسیم آشنای توست...
در دام نگاه تو گرفتار منم من.
و از عشق تو دیوانه و بیمار منم من.
پیشت دلم هرگز نیامد تا دهی دستم
گلهایی از جامِ گلستانِ دلت، هردم
باور کن اصلا من، نبستم دل به تو؛ زیرا
اندازهی یک قرن، دیوار است، بینِ ما
هرگز نمیخواهم که روحی را ببینم در
گلپیکرِ قلبی؛ که قبل از تو، شده، پرپر
یک عمر چقدر بی تو نفس سخت کشیدم.
کاش بهتر میشد احوالِ دلم،
با نگاهِ پرشرارِ دلبرم!
بوسه باران میشد از، لبهای یار،
گل به گل، اندامِ دل؛ سرتاسرم!
اگه رسم روزگار برای ما عاشقا اینه
عشق و از دلا بگیر بجاش بذار نفرت و کینه
اگه دوستی نمیکردم اگه دشمنی میکردم
گله ای نداشت دل من ، رسم زندگی همینه
اما من تنهای تنها حریف لشگر عشقم
چرا هیچ کی بم نگفت که ، حریفم تو رام کمینه؟...
اری گناه میکنم،
آن دم که در خیال خود.
محکم در آغوش منی.