متن ماه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ماه
با وجود اینکه صاف و ساده بود
چشمهایش ناز و فوق العاده بود
هرچه از زیباییش گویم کم است
ماه گویی بر زمین افتاده بود
علی اکبر اسلامیان بیدل خراسانی
در آن هنگام که شب فریب ثانیه های خاموش را می خورد خواب همه جا را فرا گرفته است.
آسمان رنگ عوض می کند و پهنه به تاریکی می دهد.
خوف همه جا را گرفته است، ستارگان آن دم نور را به فراموشی می سپارند؛ اما همچنان زندگی ادامه دارد...
گفتمت رو برنگردان از دلم
گر روی حالی به حالی میشوم
.......
ماه من اکنون درون برکه است
تا بیایی مغرور ماهی میشوم
. ......
درمیان بازی ات با برکه ام
گفتمت آزادی از بند دلم
.......
گفتمت آزادی از بند دلم
تا ندانی این دلم وابسته است
.... .....
ماه ست که،
سَرَک کشیده ست
برای دیدنِ تو
از پشت ابرها!
باید پلکِ چشم هایم را
به بندم...
--من،
بِرکه ای حسودم!
(رها)
من در این کلبه ی خاموشِ تنهایی؛
سال ها نشسته و به نصیحت های ماهِ اغواگر گوش سپرده ام.
آنقدر از تو حرف زده ام؛
که مشامم از عطر خیالت پُر شده و جانم را به لب رسانده است.
تمام سطر هایِ دفتر شعرم
از غصه سیاه گشته و
جایی...
ماه
تا زمانی که برای او مانده باشی، آرام.
خودش را به تو می ریزد
دریا...!
حادیسام درویشی
ماه
همخوابه ی مرداب هاست
و نه رود...!