متن مرگ و زندگی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات مرگ و زندگی
چگونه غذا از گلو پایین رود
وقتی
گذشتهی تلخِ سنگین را بالا میآوری؟
با هر قاشقی،
حفرهای در ذهن کَندی،
سر از سلولی دیگر درآوردی...
ای زندگی!
سر از دنیای تو درآوردم!
اقرار میکنم قاتل، من بودم
که با چاقوی «بودن»
به جانت اُفتادم
اقرار میکنم
که پنجره، که کبوتر،...
آرمان پرناک
روزی که برای گرفتن کارت اهدای عضو اقدام کردم، روزی معمولی نبود. شاید برای دیگران تنها یک امضا، یک کارت کوچک، یک تصمیم ساده به نظر بیاید، اما برای من لحظهای بود که بیش از همیشه به زندگی، به مرگ، و به معنای بودن فکر کردم. همیشه از خودم میپرسیدم:...
در حال بارگذاری...