متن اشعار عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات اشعار عاشقانه
به گمانم جان دادن هم کم است...
در پی یک لحظه بوسیدن تو...
دلتنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست،
در گیتی و افلاک به جز تو قمرم نیست،
با عشق تو شب را به سحرگاه رسانم،
بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست،
بارالها! آسمانی تر از دل آسمانی ام سراغ ندارم که پر است از ابرهای دلتنگی یار، که گر ندا آید می پذیرد جان دهم برای دیدار...
۱۴۰۳/۱۱/۱۶
در آستانه ی آغوشت ،
فعل نبودن را صرف کردی ،
ومن ،
دل را به فردای نیامده سپردم
وایمان آوردم
به فصل سرد
آخرین فنجان دلتنگی هایم را نوشیدم .
او مال من است و من به او حساسم
ای کاش کمی بفهمد از احساسم
آغاز شدم همین که چشمم افتاد
بر ماه رخ سرخ لب گیلاسم
عمریست به دنبال دلش میگشتم
اقبال بلند من ، شش آمد تاسم
زیباتر از این دلبر من اینجا نیست
اکنون متقاعد شده ام...
گل گلدان من، ژالان من، صدایت میزنم، برگرد، به من نگاه کن… من را احساس کن… در دلت مرا حک کن… و بوسهای بر گونهام بگذار… .
⭐️ای ساربان آهسته ران کارام جانم می رود
وآن دل که با خود داشتم با دل ستانم می رود ⭐️
ای خالق کون و مکان بنگر که جانم می رود
در هجر او ای مهربان ، تاب و توانم می رود
در آرزوی وصل با آن صاحب حسن و جمال...
کاش این جمله کمی قلب تو را نرم کند...
که بدانی که به جز تو مرا نیست دگر همنفسی...
دُردانه ی حسّ دلم ای جان و نفَس!
مِهرت، شده بهرِ عطشِ عاطفه بس؛
پیوسته تو هستی تپشِ خاطره پس:
جز تو، تبِ قلبم، نکند میلِ به کس.
تویی آن هستی جانم تمام دین و ایمانم
نهان کردم زچشمانت دل غمگین و شیدا را
زاعماق وجود خویش صدایت می زنم جانم
تویی آن عشق پنهانم تمام هستی و جانم
به دنبالت عزیز جان بگردم کل دنیا را