متن احساسات عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات احساسات عاشقانه
اشکها با یاد تو در سینهام دریا شدند
خاطراتت در دلم چون شعلهها برپا شدند
هر که را فکر و خیالی باشد.
تو شدی فکر و خیال این دل عاشق تنها.
دلربایی میکند.
در قلبم آن چشمان تو.
زیباست طلوعش
عشق را می گویم
ولی تا غروبش چه باشد
خوشا اشکی که از شوق وصال یار باشد.
صبح و، تپش و، شورشِ احساس، چه زیباست!
بر میزِ عسل، دستهگُلِ یاس، چه زیباست!
وقتی که دلم، پُر شود از: قهوهی چشمت،
در باغِ نگاهت، گلِ الماس، چه زیباست!
دریاب دل عاشق و دیوانه ی ما را دریاب.
تو خلاصه ی تموم آرزوهای منی.
شب ها غرق میشم توی رویای تو...!
میخوانم احساس تو را،
در لابلای هر نگاه!
وقتی توو دل میپیچه
موجِ صدای گریه
وقتی که من محو میشم
تویِ هوای گریه
وقتی که من ذوب میشم
تویِ فضای گریه
وقتی که من میمیرم
با هوی و های گریه
دیگه میدونم برات
یه کاهِ رفتنیاَم
میخونم از توو چشمات
نگاهِ رفتنیاَم
دیگه باید بدونم
نمیخوای پیشت بمونم...
عشق
احساس است
ایمان است
پرتوییست از نگاه خدا
که در وجودمان شعله میکشد
مینویسم، عشق را در دفترم
با نگاهِ خیسِ چشمانِ ترم!
بهانه میکند تو را،
هوای خسته ی دلم.
در سکوتِ لباسها،
عطرِ تو
مثل آهی نمناک
از لایِ پیراهنم
بر سینهام میپیچد؛
چنان شبنمی
که بر لبهی یک عصرِ فراموششده
جا مانده باشد.
و آنچه
از چینهای این تنِ بیخواب
سرازیر میشود،
گرمایِ آغوشیست
که در زمستانِ بیکسی
آرام،
دلم را میفشارد.
در این هوای بی کسی،
کسی بغل نمیکند. خیال تنهای مرا.
هوای دلم ابریست چشمانم جای خود
شاید خودت هم ندانی که
چتر دستانت چه ها که نمیکند
در این حال و هوا
بوسه بن بستی است برای رسیدن به آزادی....
چو پر پروانهام در شمع حیران ماندهام
داغ عشقی کز ازل بر سینه پنهان ماندهام
در حریم بادهای کوهساران گریهام
بر درختی بیثمر چون ابر باران ماندهام
هر که دستی برد سوی من، گریزان میشوم
چون غباری در گذر با وهم عصیان ماندهام
نقش خاکم را بخوان از سطرهای خامشی...
جاده بی انتهاست
و من
در آغاز
آغاز باتو بودن..
عشق بازی است ، نه اینکه عشقبازی است!
فرق خشخاش و همان عشق در این ست
ترک خشخاش شدنی ست، ترک عشق نه که نه...!!
معجزه کن صبر مرا
ای ناخدای بی صدا
عاشق بارانم و بس
ببار تو این ابر مرا
به هوای چشم تو،
من ندهم دل به کسی.