شعر عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شعر عاشقانه
نگاهم کن تماشایت کنم که
جنون دارم! گرفتارم! گرفتار!
شدم آتش فشانی از تمنا
تنت را دست شعرم باز بسپار
شبم در بی قراری گُر گرفته
نمی دانی خودت هم، ماه هستی!
چه بی اندازه با من ناز داری
ندارم چاره ای! دلخواه هستی!
تو طغیان کن به سمتم مثل...
خشک بودم در کویری از نیاز
می شدم تکرار در بغضم و باز...
دردهایم اشک می شد در نماز
روزها با مرگ... شب ها شعرساز
حکم صادر کرد چشمانت به ناز
باتو شد دنیای من، مشمول عشق!
ناز لحنت برد هوشم را و برد
راستش دل در دلم یک لحظه...
در نخستین سطر نامه ات
بنویس \دوستت دارم\
اینجا همه چیز
زود تمام می شود
مانند قرنی که گذشت...
تو به صبحِ پاییز میمانی
پر از ابهتِ عشق و مهربانی
چون برکه ی نیلوفر نشانی
دل می بری و در میان جانی
ارس آرامی
عاشق که باشی، غرق رویایی همیشه
با یک نفر، هر لحظه، تنهایی همیشه
دنیا برایت می شود شعری پر از گل
عاشق که باشی، خوب و زیبایی همیشه
شاعر: سیامک عشقعلی
باز تبسم رسید
عشق ندا می دهد:
هرچه بخواهد دلت
هرچه! به ما می دهد
در دل شب غنچه زد
صبح تمنا شدن!
رود شو ای هم نفس
تا لب دریا شدن
قصه ی فرهاد شو
با تب شیرین برقص!
می گذرد زندگی
شاد و غمگین، برقص!
با تو ردیفم،...
تو تنها نیستی بانوی خوبم!
حقیقت هرجا باشی کوهه پشتت
زمین پیش وقارت سجده کرده
کلید زندگی داری تو مشتت
کی گفته تو کمی؟ باور ندارم!
بزرگی! مثل دریایی همیشه
تو لبخند آفریدی رو لب عشق
خدای دوم مایی همیشه!
در اوج روزهای بی طراوت
تو زیبایی رو بی اندازه...
عشق هم، هدیه ی زیبای تو بود
بودنت، لحظه ی شیرین من است
به پرستیدن تو، مشغولم!
دوستت دارم و این، دین من است!
شاعر: سیامک عشقعلی