متن دلتنگی عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلتنگی عاشقانه
➷➷➷➷➷ ـבر اوج گرمای تابستاט نگاـہ سرבت تنم را به لرزه انداخت...
آیا کسی هست در این وادی هستی،
که سراغ از دل دیوانه ی ما هم بکند.
چه ها داری میان آن سیه چشمت.
که ویران کرده قلب عاشق ما را.
زندگی سخته،
ولی نه سخت تر از نبودنت.
چه ها کردی تو با این قلب دیوانه.
که جز چشمان تو چیزی نمی بیند.
آتش زده بر جانم
چشمان سیاه تو.
نگار از ساحل احساس، رد شد؛
چه زیبا خوب بودن را، بلد شد!
نگاهم، چون که بر چشمانش افتاد،
همه حسّم به او، افزون زِ حد شد...
بیا؛ از ساحلِ قلبم، گذر کن!
کمی، از روی حس، بر دل، نظر کن!
بزن، موجِ نگاهت، بر دلِ من؛
محبّت را، درونم، بیشتر کن!
هر گوشهی دل، داغ شود، با تبِ عشقت
گلبوسهی جان، شاد شود، با لبِ عشقت
احساس بگیرد، عطش از: غنچهی لبهات
بیتاب شود دل، به تمامِ شبِ عشقت
کلمه...
کلمه...
کلمه...
گاهی شعر نمی آید
بگذار سیر ببینمت...
می گفت من آمده ام آرام جانت باشم
آرام جانم نشد هیچ دشمن جانم شد
دوباره وقت قرار است و بینِ عقربه ها
به شوقِ دیدنِ تو ،جنگ تن به تن شده است.
اگرچه از درِبسته پُر است دنیایم
ولی کلیدِخیالت ،امیدِمن شده است
که تا تو را بسرایند دم به دم، انگار
تمام پنجره های جهان ،دهن شده است
شکسته پشت دلم زیرِبار چشمانت
قبول کن که نگاهت کمر شکن شده است!
برای من آغوشِ تو پیرهن شده است
فراتر از پیراهن شده ست، من شده است
پس از یک عمر دوندگی
حالا میخواهم بایستم کنار تو
کمی بیشتر از کنار تو
کنارِ کنارِ کنارِ تو
بادبادکت را دست بگیرم
و به وزیدنِ عشق گوش کنم
به پروازِ قلبت در قلبم...