متن غمگین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات غمگین
جنس دل هایتان از چیست که تنگ نمی شود؟؟
در آن حصارِ غمزده ی شب ، گریستم، وقتی ، غروب ، رفتی و در مِِه ،گم شدی . حجت اله حبیبی
با رفتنت ، گنجشک ها از شاخه پریدند ، و هیچ یاکریمی در این خانه نخواند ، رفتن تو ، نبض زندگی ام را به هم ریخت . حجت اله حبیبی
امشب سکوت خانه رنگ عزا گرفته
با هق هق ستاره بغض هوا گرفته
از گریه های باران فهمیده ام من امشب
از دست آدمیزاد قلب خدا گرفته
از من نپرس هرگز با این همه خوشی ها
شعرم چرا سیاه است قلبم چرا گرفته
ما انتهای یک درد ما انتها دوری...
عشقو کشتن
لیلی مجنون شیرین فرهادو کشتن
شوقو کشتن
آرامش آرزو فردارو کشتن
فرهنگو کشتن
همش عزا همش غم شادی رو کشتن
عدلو کشتن
همش ظلم و بی عدالتی عدلو کشتن..
و ما دیر زمانیست
دل های مان
زیر آوار ماتمکده مانده اند
و آن قدر برای نجات مان
دیر شده است
که لحظه به لحظه
با آوار حادثه ای
در خود فرو می ریزیم
و زنده به گور می شویم
و باز داغ را
با داغ فراموش می کنیم!
جلیل...
حراج می کنم ، بیا ، شکوفه های اشک را ، جدا نمی شود نمود ، که اشک و آه ، در هم است. حجت اله حبیبی
مرد تکیه می داد به دیواری که نبود!
+زن شانه می کرد موهایی را که نداشت!
و مرگِ ما شکل می گرفت در حینِ زندگی...
آمدم که غم تنهانماند
بستند مرا بااو کاش یارم نگردد
کلبه ای ساختم کنج دلم
باشد که میهمانم آوارنگردد
فریادها دلم کشیدتابه گوش فلک رسد
خنده به گمانم دید،فلک کَرنگردد
قلمی دادند دستم تا ازشوق بنویسم
من که اورایک بارندیدم،ولی خانه ای بی آن نگردد
درگوش قاصدک گفتم آرزوهایم را...
کاش !
وقتی می گذشتی ،می گذشتی
و سر بالا می کردی تا ببینی ،قطره اشکی را که بر لبان مژگانم مز مزه می شد...
حجت اله حبیبی
آری
تمام شهر تویی
حیف
که نیستی؟!
حجت اله حبیبی
دل کندن از عشق
گاهی از جان کندن
سخت تر است
زندگی غمکده ای بیش نبود
بهر ما جز غم و تشویش نبود
به کدام خاطره اش خوش باشم
که کدام خاطره اش نیش نبود.
ارس آرامی
رازِ سر به مُهرِ من!
و به هنگامِ غم
از سینه برون آ
لَختی از جسمِ نیمه جانم فاصله گیر
سنگین است غمت
ترسم این است که تحمل نتواند...
نه هراسِ مرگ
فقط؛
عهد کرده ام،یک نظر ببینمت بعد بمیرم...
-زهرا آشتا
یه روز خیلی اتفاقی یکی یه اسمی رو صدا میکنه و این صدا تو رو از عالمی که خودتو غرقش کردی بیرون میاره؛ برای لحظه ای احساس میکنی قلبت نمیزنه،پلک نمیزنی،چیزی رو نمیشنوی،حتی به چیزی فکرم نمیکنی،
اون لحظه است که هجوم حسرت باعث میشه مکث کنی و یادت بیاد...