متن تنهایی عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات تنهایی عاشقانه
تو خودت به تنهایی
عاشقانه ترین رمان دنیایی
و اما
من تنها کسی خواهم بود
که تمام این رمان
را یکجا خواهم خرید
می شود یک امضا بدهی ...
وقتی دنیا شده ای برایم
پس قانون عشق
میگوید
کر و کور و لال بودن
چه الزام دلنشینی است.
گاهی وقتها تنهایی آدم را از این سوی دنیا به آن سوی دنیا میبرد،
و آدمی را پیدا میکند شبیه خودش،
تنهای تنها،
و آنها پر میکنند این فاصله را در میان خود با عشق و محبت....
تو ماہ شبِ شبهاے مهتاب منی.
کنارم که نه.،
ولی در خاطراتم فراوانی.
بی تو...
تنهاتر از آن فصل برگریزانم.
انتظار
پنجره ای غبارآلود
لبخندِ خُفته در آینه
درخششِ نگآه
رو به خاموشی ست.
عشق ابدیم
که در سکوتِ قلبِ شکستهام،
تا ابد خواهد ماند،
یادت،
مثل نفسی که هر لحظه از شریانهای جانم عبور میکند.
تو در عمقِ این سکوت،
در هر تپشِ قلبم
زندهای،
و حتی در تاریکیِ شبهای تنها،
چراغِ رویاهایم تویی.
در این دلِ شکسته،
که هر گوشهاش را خاطراتِ...
این همه از عشق سخن و گفتم و آخر کارم به کجا رسید
جز آه و حسرت چه رسید به من
فقط خندیدی و گذشتی از کنارم
یک بار نپرسیدی حال خرابم را
این عادی است
ما سوختگان در راه عشقیم و جز عشق راهی نمانده است
ای عاشق دیوانه...
در اتوبوس تنهایی ام
ده ها مسافر نشسته اند،
مقصد همه
آبادی چشمان توست..
"خدای من، در تنهایی عشق، دست مرا بگیر که هر لحظه بیتو، این دلم به مرز فروپاشی میرسد." 💔🙏
عشق جانم
خاطرهایت
مثل برگ های
خشکیده درباد،
هرکدام یادگار
روزهای ناب
اما گم شده اند.
فاصله ها نمی تواند قلبم را از تو دور کند، فقط عشق را میان این فاصله ها بیشتر می کند. 💔
صدایت در نسیم جاریست،
و من، در هلهلهی صبح،
تنها با پرتوهایت
به دنبال تو میگردم.
روزها ساعت ها لحظه ها گشته اند دل سنگ
چرا نمی فهمند شده ام دلتنگ دلتنگ
برگرد بگذار فخر بفروشم به تمامشان
بشکنم هرچه هست دلتنگ و دل سنگ
بوی باران که میآید، انگار نامت دوباره در دلم زنده میشود.
نه تویی، نه آن روزها… اما هنوز چیزی در من تپش میکند.
قهریم
اما سایه هایمان بر دیوار
یکدیگر را در آغوش کشیده اند…
راه میروم برطناب دار دوست داشتنت
یا مرا به به دار خواهی آویخت
ویا قاضی عادلی خواهی شد
ودر دادگاه محاکمه قضاوت خواهم شد
ذهنم در ییلاق و قشلاق است
و دلم نیز همراهش
که آدمِ تنها ،مسافرِ این دهکده است
و کتابی می نویسد به همان وسعت تنهایی خویش
که حریمش بی مرز است
و دلش در اسارت غربت
بهانه میکند تو را،
هوای خسته ی دلم.