متن عاشقانه غمگین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عاشقانه غمگین
مگر به وقت مردنم.
بپره فکر چشمات از سرم
ردّ عشوههایت
غوغا میکند مدام
در گذرگاهِ عاطفهام
درگذر از اشتباهم و
برگرد کنارِ دلم!
شام تا شام
بر بلندای بامِ بخت، ببین
بسترِ سرد از نبودت را
و با سوسوی ستارگانِ محبّت
بلرزان دلت را
به حالِ دلم!
تو را
تا مرزِ رویا
میخواهم هنوز
خطای دیدم بود
اگر دیدی
که گفتم
بر هم خورده
مرزِ مهرم
هیچ کس نمی داند!
من برای زنده نگه داشتن تو
چند بار خودم را وسط میدان
همین شهر به گلوله بستم...
دستم را محکم تر بگیر!
شهر پر از آدم های ست:
که دست هایشان...
بوی طناب دار می دهد:)
پرسیدند چه چیزی تو را زنده نگه داشته؟
لبخند زدم و ساعتها فقط از چشمهایت گفتم…
در آغوشم بگیر،
نترس من هنوز هم
در دوست داشتنت، بیپناهترینم.
_دنیاکیانی
بعضی نرسیدنها،
دقیقهشمار ندارند…
به خودت که می آیی
می بینی سالها گذشته
و تو هنوز گوشه ای از قلبت
چشم به راهی...
"من هیچ وقت آدم رفتن نبود!
اما در چمدانی که تو برایم بستی؛
بهانه ای برای ماندن نبود...
کمی برای ماندم اصرار کن...
نه آنقدر که بمانم،
آنقدر که بفهمم، رفتنم
چیزی را از جهانِ تو کم میکند...
ای آرزوی دیده ی منتظر مینا چگونه ای ؟
ای مونس دل منه تنها، بی من چگونه ای؟
اینجا شلوغ است اما صدای پا نمیآید
در آن جهان، تنهای تنها بی من چگونه ای؟
دُر است وجود تو و دریاست چشم من
ای دُر جدا مانده ز دریا بی من...
اگر روزهای خوب آمدند و من نبودم به یاد بیاور که صبور و غمگین چقدر برای روزهای خوب منتظر بودم
چرا سهم من از تو،
فقط چشم انتظاری بوده و هست.
خاطرات آن سیه چشمان مستت
بد به جانم کرده ریشه
چقدر دردناک است.
زندگی با هجوم خاطرات کسی که باید باشد و نیست.
قاتل جان من شده
خاطره های چشم تو.
رفت و جا ماند،
خاطرات آن سیه چشمان مستش در دل دیوانه ام.
کجاست آن نغمهی آشنا؟
کبوتر قمری من...
دلم برای صدایش، برای پر زدنش کنار پنجرهی اتاقم تنگ شده...
🕊️🏡💔
کبوترِ قمریام...
سه روزست که از پنجرهام پر کشیدی
و من، در آغوشِ سکوت،
دلتنگِ پرهای نرمت ماندهام.
تمام شبها را
با حسرتِ پروازی که نبود،
گریستهام...
دلم برای آغوشت تنگ است.
از روزِ ازل حــک شــده بر جـــان و دلم
عشق تو و این غم که ز هجرانِ تو است