متن غمگین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات غمگین
دلشکسته تر از آنم که ترک هایش را ترمیم کنی
حتی انگشتانم هم از درد زخم های قلبم به لرزه افتاد
آه من وجدانت را بیدار میکند.
من به ویران شدن...
از چشم تو عادت کردم...
زندگی به پایان خط رسیده دوست من
کمی مرورش کن
زندگی فقط آن نیست که بنشینی و لی لی حو ضک بازی کنی
باور کن رمان فضولیت به چاپ هفتاد رسیده
لطفا به فکر نوشتن رمان توبه باش
نمیخواهم سر قبرم بیایی
وقتی در زندگی به خانه ام نیامدی
نمیخواهم در مجلس تعزیه ام لب و لوچه ات آویزان باشد
درزنده بودنم،تورا این چنین زیاد دیده ام.
نمی توانم تمامت کنم
زجرهای به تو رسیدن تمامم کرده است
بعد تو با رفتنت، دنیا دگر دنیا نشد...
چشم خیس من دگر، با رفتنت بینا نشد...
بعد تو بسیار بودن، که خواستن جای تو...
جای تو باشند اما، این دلم راضی نشد...
گناه من نگاهم بود...
که بیچاره به دام نگهت افتاد...
کاش میشد که به پایان برسد...
این بی تو بودن های من...
دل به دریا زدم وخون غزل پارو شد
چه شود حک بشود مطلع او بر کفنم
در آستانه ی آغوشت ،
فعل نبودن را صرف کردی ،
ومن ،
دل را به فردای نیامده سپردم
وایمان آوردم
به فصل سرد
آخرین فنجان دلتنگی هایم را نوشیدم .
ای کاش میشد شنبهها رو
از بندِ شایدها درآوُرد
ای کاش میشد پنبهها رو
از گوشِ بایدها درآوُرد...
چگونه فراموش کنم شبهای بی تو را...
وقتی که آغوشم بهانه میکند آغوشت را...