متن پاییز
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات پاییز
به هر درختی می رسم
مرا بغل می کند
حس می کنم این جنگلِ تنها
صدای خش خش ِ قلبم را می شنود
«آرمان پرناک»
از بهارهای ندیده ام
از حرف های نشنیده ام
از خاطراتِ چشیده ام
از فرشته ای که به دستم
نامه ی هبوط را داد،
هم پرسیده ام
هیچکس
هیچکس
پاسخِ تنهایی ام را نمی دهد
«آرمان پرناک»
[ژنرالِ پاییز]
منَم، ژنرالِ پاییز!
منی که هرگز آرامش ندیده است!
ژنرالم… ژنرالِ هزاران درخت عریان و
میلیاردها برگِ ریخته!
***
منم، ژنرال پاییز!
کلاه روی سرم، ابر است و
ستاره های روی شانه هایم، چند برگِ نقرهای
پالتوی تنم، نسیم است و
شمشیر دستم، شاخه ی پوسیده ی یک...
در دنیای شعر سرگردانم
دنیای شاعری، آسمانی ست پر از گردباد
و پاییز شمعی ست فروزان در خونم
و پاییز زخمی ست عمیق بر جانم.
شعر: ژنرال پاییز
برگردان به فارسی: زانا کوردستانی
در وقت برگریزان پاییز
مابین درختان محتضر،
مرگ عزیزانم را می بینم!
شعر: دریا هورامی
ترجمه: زانا کوردستانی
پای پاییز مانده ام یک عمر /
و عینک های دودی /
آفتاب را فراری داده اند /
باران ! /
چتر مرا /
محکم نگهدار /
می خواهم /
دورِ هر برگِ زرد برقصم ... /
«آرمان پرناک»
با لطف صدای تو غزل می چسبد
چون صبح که شیر با عسل می چسبد
پاییز رسیده و هوا بارانیست
سردم شده، پیش آی! ک بغل می چسبد
داشتم فکر میکردم چرا میگن جمعه دلگیره، غروب غمگینه یا پاییز مایوسه
و اگه این همه غم به همراه داره چرا موضوع یه عالم شعره؟
چرا مثل یه آهن ربا جذبت میکنه که بیشتر بهش فکر کنی و بیشتر غمگین شی !
شاید چون میدونیم داری به انتهای مسیر نزدیک...
چرخاند مرا گردشِ دوران وُ... دَمَش گرم
انداخت مرا گوشه ی زندان وُ... دمش گرم
گهگاه که با یادِ لبی شعله گرفتم
سوزاند مرا نغمه ی باران و... دمش گرم
چون گوشِ کسی محرمِ اسرار نمی شد
آمد به دلم یادِ سلیمان و... دمش گرم
دستم نرسد تا به سرِ...
رویایِ من همیشه
پاییز است سردُ بارانی
بهانه ای
برایِ آمدن در آغوشَت
زیرِ چترِ سیاهَت
گرفتنِ دستانَت
قدم میزنیم
کوچه یِ خیال را که
انتهایَش به بوسه
ختم میشود.
آگرین یوسفی