تمام شب به تو فکر کردم صبح ستاره بود که از چشم هایم فرو می ریخت
امّا دیدی... آرام آرام دلمان به بی کسی صدایمان به سکوت و چشم هایمان به تاریکی عادت کرد...
قبل پاییز تو غایب بودی! بعد پاییز تو غایب بودی! همه جا کافه نشینی کردم آنور میز تو غایب بودی!
دلت که گرفت دیگر فرق نمی کند داری برای کدام دردت گریه می کنی!
چیزی برای از دست دادن ندارم جز تو که رفته ای!
دلتنگی ترانه ای که طعم تلخ قهوه ی تو را در سر گیجه هایش بیاد می آورد
هنوز باور ندارم رفتن تو دست خاک سرد سپردن تن تو هنوز باور ندارم ، هنوز باور ندارم
سکوت ، اینجا صدای تو هوا اینجا هوای تو پر از تکرار این حرفم دلم تنگه برای تو
نیستی تا قد کشیدن دلتنگیم را ببینی که در نبود تو آنقدر بزرگ شده که در دلم دیگر جا نمیشود
این بوده سهمم از تو یه قلب داغونو / چشمای خیس
دارم خفه می شوم چقدر هوا از تو خالی است
چه فرق میکند خوابم ببرد یا نبرد دل است و هنوز آب در هاون می کوبد!
ای دل می بینی که او دردم را نمی بیند... خاک او میشوئم و گردم را نمی بیند...
بعد از تو هر چه آفتاب خود را تکه تکه کند هیچ جای این زمین گرم نخواهد شد
قاب این پاییز سهم من از نبودنش
عقربه های ساعت رو به جلو میروند! برای کبوتر ها دانه میریزم میخورند و بعد هم میروند! شیر آب را باز میکنم آب هم در حال رفتن است! اصلا چرا راه دور بروم؟! جسمم دارد روز به روز پیر تر میشود! بی معرفت میخواهد زودتر بمیرد و او هم مثل...
قرار گذاشته بودیم که بهترین ها را کنار هم رقم بزنیم حالا چندیست تنهایم با حرف هایمان با قول و قرار هایمان با عاشقانه هایمان اما تو .... تنها نیستی تو او را داری همانی که تو را از من گرفت... عیبی ندارد،خیالی نیست حالا که نیستی با من بهترین...
درد دارد وقتی ساعت ها می نشینی و به حرفایی... که هیچ وقت قرار نیست بگویی فکر می کنی
کجای جهان رفته ای؟ باز نمی گردی/ می دانم...
سخت نیست. بعد از تو هیچ چیز سخت نیست
دیدمش در شهر / حالش بد / نگاهش... بگذریم ...یار با او / دست در دستش/حواسش...بگذریم...!
در دلم اندوه هزار جنگل بی برگ پاییزیست
تو از فصل پاییز زیبا تری من از فصل پاییز تنهاترم
بگو به خواب که امشب میا به دیده ی من جزیره ای که مکان تو بود آب گرفت