متن حسرت عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات حسرت عشق
در شورِ دلم، میتپد امواجِ وفا؛
حس کن تو مرا؛ از دلم اصلا بِنِویس!
ما را همین بس که تو در خاطره مایی.
باختم بد باختم.
ناز چشمان سیاهت، بدجور دلم را برده.
چه ها داری میان آن سیه چشمت.
که ویران کرده قلب عاشق ما را.
زندگی سخته،
ولی نه سخت تر از نبودنت.
عشقت بدمد، تاب و تبی، در تبِ من
گلبوسه زند؛ مِهر دمد، بر لبِ من
من رسم کنم، با دلِ خود، نقشهی عشق
حسّت بشود، اسمِ شبِ هر شب من
برای من آغوشِ تو پیرهن شده است
فراتر از پیراهن شده ست، من شده است
چه ها داری میان آن سیه چشمت...
که ویران کرده قلب عاشق ما را...
تیر چشمان سیاهت...
بد میان قلب ما، جا خشک کرده...
از همان روز که
گیلاس ها سیاه می شد
رشته ی کار دستم افتاد
آی عشق...
مثل گرده های ذغال که
پِی جرقه می دود
این گلو نفس می خواست..
من میان آن سیه چشمان تو...
بارها و بارها دیده بودم عشق را...
عشق آنست که با سکوت پس زندو
با نگاهش ب آغوش کشد
ب آغوش بکش این من دیوانه را..
آ ی عشق،
دور از منی،
و کف دستم از عطر نارنج تو پر است....
میِکشد هر شب مرا چشمان تو...
تا به سر حد جنون...
نسل ما نسل همان عاشق دل سوخته ایست...
که دلش خواست به معشوق رسد، اما نشد...
بیچاره دل عاشق و دیوانه ی ما...
دلخوش به نگاه کسی هست که نیست...
به گمانم جان دادن هم کم است...
در پی یک لحظه بوسیدن تو...
اگرچه ایینه ها راغریب میدانی
وطرز نگاهت بوی فاصله میدهد..!
اگرچه دردعشق را نمیفهمی
وسیب سرخ
برایت بیمعناست.. !
باز همه نگاهم به توست...!
چقدر برای چشمانم
شاعران شعر گفتند
فقط تو خوب
جای زخم هایم را
سطر به سطر سرودی
مرهم هایت را بردار
برویم یک جای دنج
زیر آفتابی که نیست
تا در سکوت مطلق مهتاب
طبق طبق
عاشقانه های جاری نشده
بر قلم را
تحفه قلبت دهم
فقط آهسته سر بر...