متن احساسات تلخ
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات احساسات تلخ
قلب مهربان زخم فراوان دارد
دوست صدایش کردم
دشمن خطابم کرد
دلشکسته تر از آنم که ترک هایش را ترمیم کنی
نمی توانم تمامت کنم
زجرهای به تو رسیدن تمامم کرده است
میروی ، چون زلزله خانه خرابم میکنی
مثل شمع بزم غم هر لحظه آبم میکنی
ای دهانت خمره و لبهای من جام شراب
با خودم گفتم مرا غرق شرابم میکنی
در خیالم بود در مهمانی آغوش خود
روی دستانت شبی آرام خوابم میکنی
مانده ام درحسرت گرمای احساست چرا
باز،هم...
من دیر فهمیدم که با اقرار بر عشق
با دست خود از دوست، دشمن می تراشی
بینی و بین الله شب ها خواب داری!
اصلا ولش کن لعنتی، خوشبخت باشی...
علی صفری
از شاعران برجسته کشور که دهه شصتی می باشد و اشعارش بر جان می نشیند
دیگه خیالِ عاشقی نیست
از زندگی از ترس، سیرم
باید بپوشم رختِ جنگ و
باید صدامو پس بگیرم...
دنیای من، دنیای زوره
دنیای کر، دنیای کوره
قلبم، نمکدونِ شکستهس
چشمای من، دریای شوره...
هر اتفاقِ شاد و خوبی
از پشتِ بومِ خونه افتاد
هر روز، یک روبانِ مشکی
هر شب، سَری از شونه افتاد...