متن رویا
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات رویا
در شب عمیق خوابم خواب آرزویی
در هوای خیالم بر فراز آسمانی
میرسد باغی از شدت آرزوی دلم
پر از گل آرمان و پرواز پرندگانی
درآ در پی این خواب بی پایان من
و بیاب مقصدی برای روح آشفتگی
غزل قدیمی
با عشق
رویا بساز ،
اما
با آدم خیال باف، نساز .
حجت اله حبیبی
مثل یک رویا زیبایی ، حتی اگر محقق نشوی
مثل زیبا ترین آسمان شب ، حتی اگر دور از من و حوالیم باشی
مثل باران در دل تابستان
مثل لبخند کشاورز بعد از اتمام کارش به وقت به ظهر
مثل تشویق ایستاده ی حضار
مثل سلام
مثل همه ی آن...
تو حرف هاش گفت؛ داری از رویا عبور میکنی و به واقعیت میرسی.
شاید فقط لازم بود این جمله رو بشنوم و بغضی که یه مدت ته نشین شده بود بشکنه.
با چشمایی که اشک تارشون کرده بود، صدایی که میلرزید بهش گفتم؛ یه سری از رویاها، نمیتونن به واقعیت...
با رنگ های طلایی، او از دور رویا می بیند،
دختری با چشمانی مثل ستاره های دور.
از لابه لای قاب پنجره، نگاهش امتداد می یابد،
به دنبال آرامش جایی که افق طلوع می کند
پرتره ای از اشتیاق، قصه ای ناگفته،
یک نقاشی که دنیایی را به تصویر می...
در کنارم که هستی/
آرامشی محض/
با من است/
لحظه هایی ناب/
رقم می خورد/
در بستر دلم/
بی تاب نمی شوم از/
ماورای بغض ناکِ دلتنگی/
پرتاب نمی شوم/
به ناکجای پرتگاهِ خستگی/
و زندگانیِ پرشوری/
جاری می شود/
در پهنه ی ناپیداکرانِ رویایم/
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
رویامی بافتندازخیال های درذهنشان
فقط اوبود که خیال های ذهنش تهی بودحتی برای بافتن...!
نگین رازقی
رویا؛
تُرد بود و نازک
پرستو اما؛
سرِشتَش کوچ
رویا می بافد احساسم،
طلوعِ روزهای رویایی را!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب گل های سپید دشت احساس.
خود را به خواب زده احساسم؛
شاید،
که رویایت ببیند،
زهرا حکیمی بافقی
(کتاب گل های سپید دشت احساس)
☘🌺☘
با سازِ صفا هست هم آوا، تبِ دل/
با نای وفا هست پُر از نا، لبِ دل/
وقتی که گُلِ حسّ نهان بی خواب ست/
موسیقیِ رویاست، انیسِ شبِ دل/
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
در کنار تمامی امید ها و رویاها و آرزوها،
بایستی انسان واقع بین و دانایی بود.
رحمان شاهسواری کینگ
دور تا دور دنیای کوچیک و مه گرفته ی من یه آسمونه بزرگه که تمام آرزوها و رویاهامو از بچگی تا الان تو آغوش پر از ستارش جا گذاشتم...
هر وقت دلم میگیره آسمون یکجوری خودشو به قلب مچاله من نزدیک می کنه که میتونم با دستای پر از خالیم...
برای مردمی که زندگی نکردن را زندگی کردند.
@maziararabi59
در دل تاربک شب
رویای شیرینت را
بر دفتر قلبم نقاشی می کنم
و برای چشم هایت
غزل می خوانم
ای کاش بوی دلتنگی من
به مشامت می رسید
و نور نگاهت
به آسمان قلبم می تابید
بارش بوسه هایت
بر کویر لب هایم می باریدند
و من دست هایم...
دلم تو را بهانه می کند
وقتی با نسیم خیالت
بوسه می زنی...
بر تن عریان شده ی خاطراتم
و غرق بارانم می کنی در رویای آمدنت
بهزاد غدیری/ شاعر کاشانی
هر شب
رویای شیرینت
خلوتم را به هم می زند
ای کاش بودی
مرا به ضیافت چشم هایت
دعوت می کردی
با ساز خنده هایت می رقصیدم و
ترانه ی یکی شدن را
با لب های تو زمزمه می کردم
بیا که می خواهم
دوست داشتنم را
میان نگاهت فریاد...