متن آرامش
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات آرامش
در تابستان گرم پاریس
برج ایفل می درخشد بی نیاز
هر شب ماه به شکوهی بر می خیزد
چون آرزومندی به مرز آسمان می رسد
غروبی دلنشین و جادوئی
همه احساسات را در آرامش می خوانی
غزل قدیمی
هر شب کابوس نداشتنت
به استقبال من می آید
ای کاش با بودنت
آرامش را به جان لحظه هایم
هدیه می کردی
تا میان شعله های احساس آغوشت
آرام می گرفتم
مجید رفیع زاد
پنجره سرد و تار صبح
پنهان شده در فکر تنهایی
برگ های زخمی با باد
روی زمین می خزیدند
غرق در سکوت می نوشیدم
قطره های شیرین ترانه های پاییز را
و در این سکوت، در این بوی خزان
فهمیدم آرامش قلبم را
غزل قدیمی
برگ خیس پاییزی، بر بال رویاها
رقصان در دستان باد، شادمانه می رود
در طاق دستان دل، عشقی پرشور،
رویای خسته را به امید تبدیل می کند
بین آسمان و زمین، نوایی از زندگی
در آغوش خاک مهربان، آرامش می یابد
غزل قدیمی
دره سرسبز آرزوی من است
با برگ های شسته ی درختان
آبشاری دارد پراز خوشه های شکوفه
گرمای آرامش در خود نهفته
غزل قدیمی
واسه هیچ چیز تو زندگیت عجول نباش
بالاخره میرسه اون روزی که تو، توش به آرامش برسی! درسات تموم میشن!
شغلی که واسه خودت ساخته شده رو پیدا میکنی! سر و سامون میگیری!
و آینده ی مخصوص به خودت رو میبینی! گاهی به هوای رسیدن، مسیر رو نمیبینیم!
مسیری که...
و روزی خواهیم فهمید که برای خوشبختی تنها دوست داشتن کافی نیست !
عشق همه چیز است اما همه چیز عشق نیست.
مشکلات فقط در هم آغوشی ها حل نخواهد شد
و بوسه هم آنقدر ها که میگویند زشتی ها را پنهان نمی کند.
قصه دیوانگی درکنار معشوق هم یک...
آغوش تو
آرام ترین
نقطه ی
دنیاست .
حجت اله حبیبی
هر کس « عشق » بکارد ،
« آرامش » دِرو می کند .
حجت اله حبیبی
اینجا، من تنها هستم.
اینجا ، از آرامش خبری نیست.
اینجا، همه در خوابی عمیق هستند ، یا اگر بیدارند خود را به خواب زده اند.
اینجا ، تنهایی فرمانرواییست که حکم صادر می کند.
اینجا ، سکوت دردیست که درمان ندارد.
اینجا، جاییست که معشوق وجود ندارد.
و باز...
(مرا کمی به بودنت دعوت کن)
به دنیایی که ذهنم را آزاد می کند
به نگاه های تائید کننده نیازی ندارد
روحی می خواهد که جبران کند
هر غصه و درد را
دعوتم کن به آرامش و ذوق زندگی
با پای برهنه در گلهای نرم و خوشبو
دعوتم کن به...
باغی پُر است از گلهای شفاف رنگ
دنیا در این باغ به عشق سرودن آمده است
آرامش در هر برگ و هر شاخه می جوید
نور آفتاب بازتابی از خوشبختی است
گلها با لبخند نورانی شادی می کنند
در این باغ، خوشبختی بر بانوی گل می چسبد
کاش میشد بهت بگم
که من قرار نیست جایی برم،
قراره تا آخرین لحظه زندگیت
گرمای تن منو دایره وار دور وجودت حس کنی...
حتی اگه ازت دور باشم..
کاش میشد بگم من آدم موندنم،آدم کم نیاوردن آدم تورو خواستن...آدم عاشقانه های تو
و هیچکس نمی تونه جای منو...
ازین باغِ سبز، گُلی میرسان
در آرامش کوه آسمان
نگاه کن، چه می گوید طبیعت
سرسبز و زیبا، بی نهایت
جان بخواه ازین هر دو، زندگی بس ارزشمند
در روزگارِ کوتاهِمان، هستیم با بلند قامت.
غزل قدیمی
با رنگ های طلایی، او از دور رویا می بیند،
دختری با چشمانی مثل ستاره های دور.
از لابه لای قاب پنجره، نگاهش امتداد می یابد،
به دنبال آرامش جایی که افق طلوع می کند
پرتره ای از اشتیاق، قصه ای ناگفته،
یک نقاشی که دنیایی را به تصویر می...
در زلالِ چشمِ تو آرامشِ جان دیده ام
قامتت رعنا تر از سروِ خرامان دیده ام
بی تو وعشقت جهانم چون جهنم میشود
منکه آغوش تورا مُلکِ سلیمان دیده ام
بهزادغدیری
کاش بجای باران از آسمان،جنون ببارد! شاید، مردم این شهر عاقل شوند!
و یا کاش بجای باد از برگ درختان،
آرامش عبور کند تا آرام شوند
و کاش بجای آتش در دل ها، مهر و محبت
به اندازه کافی شعله ور شود
اگر جنونی است که به مردم این شهر...
تویی تنها پروردگارم، تنهایم نگذار
با تمام تقصیر و ضعف هایم با تمام ندانم کاری هایم با تمام شکست ها،کج روی هایم،راه من راه توست
پروردگارا تو همانی که به دردهای پنهان شده در گوشه قلبم طراوت می دهی مرا با دردهای جدایی امتحان نکن، به قلب شکسته و خسته...
[•ضِمیرِمَن•]
قلمم را در دلِ دفتر رها کرده، می نگارم آنچه حضرت دل فرمان دهد و کلماتی که از این اقیانوسِ بی کران بر می خیزند را تقدیم نگاهت می کنم.
حرف از تو که می شود نگاشتن بسی سخت است .
گویا تو مدت هاست در ضمیرِ من جا...
هیچگاه از خودت نا امید نشو
درد ها و رنج ها قسمتی مهم از
زندگی تو هستند
آنها را هر طور که شده بگذران
چرا که ،زمان پیروزی
حرفی برای گفتن خواهی داشت....
آرام باش و رو به جلو حرکت کن.
کوثرنجفی(چشمه)