متن امید
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات امید
انتظار، واژه ای است که در دل هر انسانی معنا پیدا می کند. هر کدام از ما در زندگی مان لحظاتی را تجربه کرده ایم که در آن، انتظار کشیده ایم. انتظار برای دیدن عزیزان، شنیدن خبری خوش، یا رسیدن به هدفی بزرگ. انتظار یعنی لحظه هایی که با هر...
انتظار، سفری است در دل زمان، سفری که هر لحظه اش پر از احساس و اشتیاق است. انتظار یعنی چشم به راه بودن، یعنی دل بستن به آینده ای که با هر تپش قلب، نزدیک تر می شود. انتظار یعنی لحظه هایی که با هر طلوع و غروب خورشید، قلبت...
انتظار، قصه ای است که هر روز در دل های بسیاری از ما تکرار می شود. قصه ای که با هر بار خواندنش، قلبمان لرزیده و چشمانمان به افق دوخته می شود. انتظار یعنی لحظه هایی که با هر نسیم، بوی حضور کسی را حس می کنی که هنوز نیامده...
انتظار، واژه ای است که در دل خود هزاران حس و عاطفه را جای داده است. انتظار یعنی چشم به راه بودن، یعنی دل بستن به آینده ای که هنوز نیامده است. انتظار یعنی لحظه هایی که با هر تیک تاک ساعت، قلبت تندتر می زند و نگاهت به در...
انتظار، همچون شعله ای است که در دل می سوزد و گرمایی دلنشین به قلب می بخشد. انتظار یعنی لحظه هایی که هر نفسی با یاد او کشیده می شود و هر ضربان قلبت نام او را فریاد می زند. انتظار یعنی روزهایی که با امید به آینده ای روشن،...
انتظار، احساسی است که مانند نسیمی ملایم، گاهی آرام و گاهی تند بر دل می وزد. انتظار یعنی لحظه های پر از دلتنگی، لحظه هایی که هر تپش قلبت با نام او همراه است. انتظار یعنی ثانیه هایی که به کندی می گذرند، اما هر یک از آنها پر از...
نه دانه دانه های برف و بوران امشب
نه برگ ریزان پاییز دیروز،
هیچکدامشان
نمی توانند راه را بر نسیمی ببندند
که مژده ی بهار فردا را خواهد آورد.
شعر: دلسوز صابر
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی
امیدوارم
همانند پرندکان غمگینی که به پرواز ادامه میدهند
همانند ماهی های تنها در اقیانوس که به شنا ادامه میدهند
امیدوارم چون میدانم شب هرآنقدر که تاریک باشد به پایان میرسد و خورشید جای ماه را میگیرد
امیدوارم چون حتم دارم سرانجام روز های روشن من هم فرا خواهد رسید.....
ماه، یار همیشگی شب ها، شاهد خاموش لحظات شاد و غمگین ما، در آسمان پهناور، بی صدا می چرخد و گذر زمان را به نظاره می نشیند.
همچون ما، ماه نیز در حال تغییر است، گاه کامل و نورانی، و گاه در تاریکی فرو می رود. اما در هر حال،...
میان تاریک ترین روزهای زندگی ات هم ناامید مباش!
زیرا،
زیباترین باران ها زیر سیاه ترین ابرهاست.
شعر: تافگه صابر
ترجمه : زانا کوردستانی
و این روزها حالتی از رنج را متحمل می شوم که همه اش تازگی دارد، کنج تنهایی من حالا دیگر تنها نیست، منم و غم! منم و صبر!
نفسم بریده، جانم بالا آمده، روحم را خوب حس می کنم، سبک شده ام فقط همین بغض لعنتی توی گلویم سنگینی می...
گفتند امید چیست؟،،،
گفتم امید آن است ، ک یوسف را از ت چاه ب بیرون بلکه ب میز پادشاهی رساند..
یوسف از درون چاه فریاد کشید ب برادرانش گفت:
من در دلم ریشه امید ب خدا را کاشته ام ..
هیچ توفانی از ریشه نمی تواند تکانم دهد..
بادی...
محکومیم به امید، مجبوریم به آرزو.