متن احساس تنهایی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات احساس تنهایی
وقتی،
به یاد تنهاییهایم میافتم،
دردی،
در ناکجای احساسم،
زاییدن میگیرد!
خیلی وقت هست ک چشمهایم از عبور خالیند
عطر تلخ شیرینی، درمشامم نمی آید
آخ...
چشمهایم بزرگ شده بارانند.
غروب در جنگل پاییزی، شبیه رؤیاییست که آرام خاموش میشود…
خورشید آخرین پرتوهایش را از لابهلای شاخههای برهنه میفرستد،
و برگها در نور نارنجیِ غروب میدرخشند،
انگار هرکدامشان شعلهی کوچکی از خورشید باشند که به زمین افتادهاند.
هوا بوی چوب خیس میدهد، بوی خاکِ نمخورده و سکوت.
باد آرام از...
پایان نـבارב בلتنگے هاے تو،
هر شب با نبوבنت بیش از حـב میشوב.
بے تو هر شب، בلم از غصـہ בنیا پر است.
زتن ها میرسد تنها
و از تنها به تن ها درد
چه این تن های اطرافم
چه این تنهای اطرافم
مرا این چار حروف کشتند
منم تنها ترین تن ها
شبهای تار، مثل سه تار شکسته ای
در های و هوی دنیا، بی های و هو شدن
من فقط یکمی خسته ام ...
بعضی مواقع فکر میکنم اونقدر دارم برایِ زندگی میجنگم،
که وقتی برای زندگی کردن ندارم ...!
شمع خود را در آیینه دید و آهی کشید که:
•چه حیف اینگونه آب می شوم، هر لحظه سایه ام از قبل کوتاه تر است و غم در دلم موج می زند!
در همین حال، پروانه خنده ای کرد وزمزمه کرد:
•پرتو نور تو گرچه گذراست اما خانه را روشن...
رفـتـے و با رفـتنت،
این هجـر بے پایان ما شـבت گرفـت.
جمعـہ ها پایان هـفـتـہ نیست،
شروع موج جـבیـבے از בلتنگے هاست.
تنهایی،
خیلی با وفاست!
هیچگاه تنهایت نمیگذارد.
نمیدانم که چالهی تنهایی چه اندازه عمیق است
ولی هرچه بیشتر فرو میروم
بیشتر به اوج میرسم!
خدایا! تو تنهای آسمانی و
من تنهای زمین،
کجایی که به دیدنت بیایم؟!
من دلیل اشک هایم را نمی دانم!
اما میدانم اگر....
تو در آغوشم بگیری، خوب میشوم.
گویند استادم و من شاگردی بیش نیستم
دقیقا بدونِ او من هیچ نیستم
کاش بیاید و برهاندم از برهوت عشق
کاش بیاید و بگویم با او کیستم
و من
تنها ماندهام با این غم
که عشق نبودنت را
در هر نفسی حس می کنم
"خدای من، در تنهایی عشق، دست مرا بگیر که هر لحظه بیتو، این دلم به مرز فروپاشی میرسد." 💔🙏
بدتر از دلتنگی های نیمه شب.
انتظار دیدنش، کرده ویرانه دلم.
بیتو،
من برکهای سردم
که سکوت بر سطحش
برگهای زرد را نقاشی کرده است.
در این هوای بی کسی،
کسی بغل نمیکند. خیال تنهای مرا.
بی تو..،
پایان حیات من چقدر نزدیک است.
خَهسه و خُرد و خرابُم
سیچه پُرسُم نیکنی
مو کَوگ سرتا پا کبابُم
سیچه پرسم نیکنی
بی کس و بی هُمدِرُنگُم
چی پرنده ی بی جِمُم
مو کوگ مهس بی صحابُم
سیچه پُرسُم نیکنی
ایچو صدتا لاک و لیک
وپایَه
تَی تو صد تا شات و شیته
مو او نامه...
درد بی درمان من تسکین نمی یابد
مگر با بودنت