100 متن کوتاه پرنده ۱۴۰۴ جدید 2025
متن های کوتاه درباره پرنده
100 متن کوتاه پرنده ۱۴۰۴ جدید 2025
کپشن پرنده برای اینستاگرام و بیو واتساپ
هیچ درختی
به خاطر پناه دادن به پرنده ها
بی بار و برگ نشده است...
تکیه گاه باشیم ،
مهربانی سخت نیست..!

پرنده ای که بال و پرش ریخته باشد
مظلومیت خاصی دارد
باز گذاشتن در قفسش توهینی است به او
در قفس را ببند
تا زندان دلیل زمینگیر شدنش باشد،
نه پر و بال ریخته اش...

دیگر حسرت دیدن پرواز هیچ پرنده ایی را نمیخورم...
از آن روزی که قفس چشمانت آسمانم شده.

از آن روزی که با کفشهای آلوده
و پر از گِل و لای
بر برف ِدل پای نهادی؛
حالم شبیه پرنده ای ست در قفس
که نه راه پرواز را می داند
و نه دوستی با قفس...

پرنده هرچقدر هم بلندای آسمان را طی کند
به ماه نمی رسد...
بر تصویرش روی آب بوسه می زند! • ͡•
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

بالی برای پرواز ندارم اما به قول شاملو ی بزرگ: «..خوشا پر کشیدن،
خوشا رهایی،
خوشا اگر نه رها زیستن،
مُردن به رهایی!
آه، این پرنده
در این قفسِ تنگ
نمی خواند...»

از آسمان
چشم پوشیدیم،
پرواز را
فراموش کردیم
و در کنج قفس
به روی خود نیاوردیم
پرنده شدن
آخرین رسالت مان بود.

می خواهم هر صبح که پنجره را باز می کنی
آن درختِ رو به رو من باشم
فصلِ تازه من باشم
آفتاب من باشم
استکان چای من باشم
و هر پرنده ای که
نان از انگشتانِ تو می گیرد …!

در نامه هایت
شما خطابم کن
پرنده ات پرید
خداحافظ
بعد از این
آرزوى محال صدایم کن
نیکى فیروزکوهی
از کتاب خداحافظ اگر باز نگشتم

☘️🍃پرنده می خواند در دل شب به یاد لانه اش/
رود می گذرد غمگین و خاموش در انتظار عشق/🍃☘️
....
فیروزه سمیعی
https://t.me/Pangarah

آخر الامر
تفنگ
خودش را برداشت
و پرندهای را
که سالها در ذهن نگه داشته بودم
آزاد کرد...
جا ماندم
می خواستم پرنده باشم
و پرواز کنم
حال اکنون درخت ام
با عمیق ترین ریشه هایم
جا ماندم!

کسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد
پرواز را بخاطر بسپار
پرنده مردنی ست

حالاکهرفتهای
پرندهایآمدهاستحوالیِاینباغِروبهرو
هیچنمیخواهد
فقطمیگوید
کو کو ...

ای پرندهٔ رها
سال هاست
بر ته مانده ی پوتین ات لانه دارند،
پرنده ها!.
(زانا کوردستانی)

تو نبودی
تا ببینی
بی تو
هیچ پرنده ای
شوق پرواز نداشت
با پرنده ها،
پرواز کن،
در پرواز ،
هیچ پرنده ای؛
پیر نیست...!

به گمانم اندوه،
پرنده ای ست تنها،
در غم جفت اش،
[غمگین]
که حدِ فاصلِ دو کوچ،
بال هایش را سست می کند.
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)

یک جفت پرنده ی عاشق
کنار پنجره ای در خیابان
کز کرده اند در سکوت رنگارنگ پائیز
خنک هوایی ست که می وزد
و خیابانی که انتظار تو را می کشد
رعنا ابراهیمی فرد

پرنده؛ ناله هایش را زِ گوشِ ابر پنهان کرد
ولی؛ باران حواسش بود
و غم؛ در شهرِ بی دردان شده سِیلان!
شیما رحمانی

میبوسمت!!!
چه فرقی میکند پشت گوشی ۔۔۔۔
یا پشت گوش
پرنده روی سیم هم
پرنده است

من
آخرین پرنده ام
میل پرواز
از آغوش تو را ندارم .
حجت اله حبیبی

مشتی آرزو
برای پرنده ریختم ،
درخت پر زد ، تا اجاق افروزد،
آسمان
سقف لانه ی پرنده هاست .
حجت اله حبیبی

کاش
پرنده بودم،
نه برای پرواز ،
برای ناز
وقتی
دستی بر شانه ام می کشی .
حجت اله حبیبی

برای پرنده
قفس
لانه نیست ، مانع است ،
مانعِ آزادی .
حجت اله حبیبی

بی تو
بی زندگی
در دریای عادت شنا می کنم
در خیالِ وصالت، پرواز!
من آن ماهی
که می خواست پرنده باشد...
«آرمان پرناک»

پرنده ای که در خواب
از قفس
آزاد کرده بودم
صبح امروز بیدارم کرد
با نوک زدن هایش
بر پنجره!!
«آرمان پرناک»

خواهر همان پرنده ایست که
حتی اگر پاییز باشی...
به روی شاخه های
بی روح و بی رنگ تو
آواز خوش زندگی میخواند،
تا بهار
سمت تو بیاید...

شاهد بوده ای
لحظه تیغ نهادن بر گردن کبوتر را؟
و آبی که پیش از آن
چه حریصانه و ابلهانه، مینوشد پرنده؟
تو، آن لحظه ای!
تو، آن تیغی!
تو، آن آبی!
من!
من، آن پرنده بودم...

کسی که آسمانش به اندازه پنجره ای ست که دارد، هرگز پرواز را نمی فهمد و پرنده هایش همیشه ناتمامند...

برگرد تا ببینی پرنده ی کنج قفس
بعد از رفتن تو ،پر کشیده است.....
حجت اله حبیبی

تا رسیدیم به الفبای دان و آشیان
نوک زدند به مغزمان
و گفتند: کوچ؛ تکرار کنید: کوچ!!
«آرمان پرناک»

پرواز را به خاطر بسپار...
تو درست می گفتی فروغ پرنده مُردنی ست،
اما بعد از مرگ پرنده
پرواز هم دق کرد و مُرد،
پرواز بدون پرنده بی معناست
ارس آرامی

پرنده
پَر زد
در هیاهوی شهر
و کسی
فریاد زد
ایمان
که رفت ،
مراقب وجدان
باشید.
حجت اله حبیبی

فرقی نمی کند رها باشد
یا کنج قفس ..
پرنده شوق پرواز
نمی افتد از سرش ،
درست مثل من
کنارم باشی یا نباشی
پرنده ی خیالم
فقط در آسمان
تو پر می زند ...

آسمان هاست /
که کوچ می کنیم به کوچ /
بی آنکه بدانیم چرا
«آرمان پرناک»
