پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
زمانه سیاه سپری می شود ، روشنایی بر آستانه ایستاده است ، باران می نشیند ، آسمان صاف خواهد شد ، آرامش خواهد رسید و شوربختی ها پایان می گیرد .اما تا این همه در رسد ، چه رنج ها که بر ما نخواهد رفت ! - اشتفان تسوایگ...
در تاریکی چشم گشودم،ولی،روشنایی های پس از آن چشم هایم را تاریک کرد.شعر: حاجی جلال گلالیبرگردان اشعار: زانا کوردستانی...
در من اندیشه ی نوری ست که از پس این تیره گی ها می آید...آریا ابراهیمی...
برای روشنایی باید از ظلمات گذشت .حجت اله حبیبی...
در شب هایی که ده سال طول کشیده بودنددر غروب تاریک و درخشش ستارگانمن راه می رفتم با غم و انتظاردلم پر از پرسش ها بود، بی جواباز پیراهنمان فراتر می رفتمبا هر قدم یک خاطره جدید، خنده ای دلنگراحساس سرزندگی و تغییر در همه جاشب هایی که ده سال طول کشیده بودنددر جستجوی پاسخ ها به سوالات عمیقممن در زمان سفر می کردم به گذشتهاز زخمی شدن تا بهبود، از شکست تا پیروزیشب هایی که ده سال طول کشیده بودنداما در انتها، در روشنایی روز جدیدمن ...
خورشید باش!بزار با طلوعت دیگه هیچ نوری به چشم نیاد:)🦋🌝❤️...
در من اندیشه نوری ستکه از پس این تیره گی ها می آید...آریا ابراهیمی...
درخت را ببین قبل اینکه شاخه هایش زیبایی نور را لمس کند ریشه هایش تاریکی را لمس کرده گاه برای رسیدن به نور باید از تاریکی ها گذر کرد...
کسانی که سعی دارند همه چیز را درشفافیت ببیند!! هرگز همه واقعیت را نخواهند دید درک واقعیت همیشه در روشنایی ممکن نیست گاهی؛ واقعیت ها پنهان میشوندو باید در تاریکی به دنبال آنها رفت...بهنوش ولیزاده...
صفت چراغ داری چو به خانه شب درآیی همه خانه نور گیرد ز فروغ روشنایی...
آیا توانستی پروردگارت را ببینی؟آن لحظه که تاریکی اطرافت را فرا گرفته بود،و او تو را به سمت روشنایی هدایت کرد.پریا دلشب...
امید پرنده ای است که روشنایی را از قبل حس می کند و وقتی هنوز تاریکی جای خود را به سپیدی نداده است آواز می خواند.📚 دهکده جهانی خوشبختی لئو_بورمنز...
موریانه ها هرگز جذب نور نخواهند شد...
سلام بر تو که روی تو روشنایی ماست...
خدایا ؛به ﺭﺳﻢ ﺁﻥ ﭘﺮﺳﺘﻮﻫﺎﯼ خیس زیر بارانبرای آخرین کوچ زمستانبه فانوسِ میان ظلمت شبدر مسیر خواب...مرا هم مثل باران ، با طراوت کن...ﻣﺮﺍ هم مثل فانوس ، روشنایی بخش...خدایا ؛ چون اقاقی های سرگردانِ پائیزان ،مرا بی تاب خود گردان...خدایا ؛مثل گلهای بهاریزیر باران پر از عشق الهی...ﻭ ﭼﻮﻥ ﮔﻠﻬﺎﯼ ﻧﯿﻠﻮﻓﺮکه ﺑﯽ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ در بعض اندبه ﻣﺎ ﻫﻢ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺁﻣﻮﺯ...خدایا ؛ مثل ﺑﺎﺭﺍنی که می شوﯾَﺪﭘﺮ ﻣﺮﻏﺎﻥ ﻋﺎﺷﻖ راﺑﺸﻮﯼ ﺍﺯ دیده و کردار و گ...
بهتر است شمعی روشن کنیم تا اینکه به تاریکی لعنت بفرسیم در تاریکی خودتان را بهتر میبینید\ashofteh...
درها برای کسانی گشوده می شوندکه جسارت در زدن داشته باشندجسارت داشته باش با امید ،با عشق، با محبت و با تلاش در بزن حتما درها گشوده خواهند شد بسوی روشنائی...
تاریکی ها اندک روشناییِ به جا مانده را، ناشیانه می بلعیدند.آرامش در جوّی ناپایدار بود؛ رخت می بست و جایش را با نگرانی عوض می کرد.عشق در میانِ ما غریبه و غرورش شکسته بود،فکر فرار را به عمل تبدیل می کرد و تنفر به ریشِ ما می خندید!غالبِ همهمه ها در باطنِ خود از سکوتی عظیم رنج می بردند و توانِ خودنمایی نداشتند!در این میان؛تنها \امید\ سرپا مانده و در آرزوی تولدی دوباره بود!با تمامِ دوگانگی و تردیدش،قد علم نمی کرد!امید با پوست و استخ...
هراسناک تر از کور شدن، نابینایی من است بعد از آن شب.روحم درد می کند.احساسم تیر می کشدناچارم به قدم زدن در هراسی که با تاریکی می آیدبا روشنایی نمی رود.خاطراتم کبود است....
نگو که نیستسراسر این ظلمات رابه روشناییراهی هستکافی ست به دست هایت اعتماد کنینهراسی وبگشایی...
بر سرِ این شهر دود آلودِ کامش تلخبرف می بارد سپید و شاد و رقصاندامن افشاننغمه می خواند به گوش مردم افسرده: برخیزیدرخوت از جان شما دورارمغان آورده ام، پاکی، سپیدی، روشناییدانه های شادمانیروی خوب زندگانی ......
حالا متوجه شدم که هرگز روشنایی را پیدا نخواهم کرد مگر اینکه مثل شمع، سوخت خود باشم....
شما به تاریکی نیاز دارید تا بتوانید روشنایی را نشان دهید....
خیلی راحت میتوان بچهای را که از تاریکی میترسد بخشید ؛ مسئلهی غمانگیز زندگیِ آدم بزرگهایی است که از روشنایی میترسند !...
گاه تشخیصِ کسی که دروغ میگوید، از کسی که راست میگوید آسانتر است. حقیقت همچون روشنایی چشم را کور میکند. دروغ، بر عکس، همچون آفتابی که در حال برخاستن یا فروخفتن است، به همه چیز جلوه میبخشد !...
صفت چراغ داری چو به خانه شب درآییهمه خانه نور گیرد ز فروغ روشنایی...
شب یلدا، شب خوشامدگویی است و شب استقبال. شب یلدا، شب خیرمقدم به روشنایی است و خورشید. شب یلدا، شب عاشقان بی دل است به امید طلوعی تابان در آسمان زیبای صبح فردا. شب یلدا، شب جشن و سرور ایرانیان، شب یزرگداشت یکی از آیین های کهن فرهنگ ایرانی خجسته باد ....
برگزاری جشن یلدا یکی از سنت های باستانی است.مردم روزگاران بسیار قدیم که زندگی خود را بر اساس کشاورزی بنا مینهادند در طول سپری شدن ماه ها و روزهای سال و گذشتن از فصل های مختلف می توانستند فعالیت های کشاورزی خود را به وسیله گردش خورشید و حرکت ستارگان و جهت آنها تنظیم کنند.آنها متوجه می شدند که در بعضی از روزها و فصل ها زمان سپری شدن و ماندن روز تغییر میکند و در روزهایی که خورشید زمان بیشتری روشنایی داشت از آن روز نهایت استفاده را نیز می بردند. کم...
می دانی فرق من و زندان بان در چه بود؟زمانی که پنجره ی کوچک سلول مرا باز می کرد / او تاریکی و غم اتاقک را می دید و من روشنایی و امید را......