100 متن کوتاه زیبا ۱۴۰۳ جدید 2024

متن های کوتاه درباره زیبا

100 متن کوتاه زیبا ۱۴۰۳ جدید 2024
کپشن زیبا برای اینستاگرام و بیو واتساپ

بدون زن
مردانگی مرد
شایعه ای بیش نیست ...!



عکس نوشته کلام بزرگان بدون زن مردانگی مرد شایعه ای

لینک متن

تو مثل لاله ی پیش از طلوع دامنه ها
-که سر به صخره گذارد
      غریبی و پاکی

ترا ٬ ز وحشت توفان ٬ به سینه می فشرم

عجب سعادت غمناکی!



عکس نوشته کلام بزرگان تو مثل لاله ی پیش از طلوع دامن

لینک متن

دستی برای گرفتنِ گوش
پلکی برای بستنِ چشم
لبی برای مهر و مومِ دهان

چه می خواستی که به تو نداده باشند؟
اینک این تو
این زندگی



عکس نوشته کلام بزرگان دستی برای گرفتنِ گوش پلکی برا

لینک متن

مگر
نسیم سحر
بوی یار من دارد
که راحت دل امیدوار من دارد

نشانِ راه سلامت
زِ من مپرس که عشق
زمام خاطر بی‌اختیار من دارد!



عکس نوشته کلام بزرگان مگر نسیم سحر بوی یار من دا

لینک متن

ای ڪه مسجد میروی بهر سجود...

سربجنبد،دل نجنبد،این چه سود...!!؟



عکس نوشته کلام بزرگان ای ڪه مسجد میروی بهر سجود

لینک متن


ای مونس روزگار چونی بی من

ای همدم غمگسار چونی بی من

من با رخ چون خزان خرابم بی‌تو

تو با رخ چون بهار چونی بی من



عکس نوشته کلام بزرگان ای مونس روزگار چونی بی من ا

لینک متن

ای شب از رویای تو رنگین شده
سینه از عطر توام سنگین شده

ای بروی چشم من گسترده خویش
شادیم بخشیده از اندوه بیش

همچو بارانی که شوید جسم خاک
هستیم ز آلودگی ها کرده پاک



عکس نوشته کلام بزرگان ای شب از رویای تو رنگین شده س

لینک متن

همین که جسمَت کنارِ دیگریست و
فکرت در آغوش من

یعنى؛
آه ام........
گریبانت را گرفته...



عکس نوشته کلام بزرگان همین که جسمَت کنارِ دیگریست و

لینک متن

من اگر مرد بودم ؛
دست زنی را می گرفتم ،
پا به پایش فصلها را قدم می زدم
و برایش از عشق و
دلدادگی می گفتم
تا لااقل یک دختر در دنیا
از هیچ چیز نترسد...



لینک متن

هر چه از دست میرود بگذار برود...
چیزی که به التماس آلوده باشد را نمیخواهم...
حتی زندگی...



لینک متن

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

دایم گل این بستان شاداب نمی‌ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی



لینک متن

در حَسرت تو میرَم و
دانم تو بى وَفا

روزى وَفا کُنى
که نیاید به کارِ مَن....



لینک متن

تو نیستی
و هنوز مورچه ها
شیار گندم را دوست دارند
و چراغ هواپیما
در شب دیده می شود
عزیزم
هیچ قطاری وقتی گنجشکی را زیر میگیرد
از ریل خارج نمی شود.



لینک متن

هر چه از دست میرود بگذار برود...
چیزی که به التماس آلوده باشد را نمیخواهم...
حتی زندگی...



لینک متن

تمام خنده‌هایم را نذر کرده‌ام تا ...

تو همان باشی کہ صبحِ یکی از روزهای خدا

عطر دست‌هایت

دل‌تنگی‌ام را بہ باد می‌سپارد...



لینک متن

سکوت می کنم و عشق ، در دلم جاریست
که این شگفت ترین نوعِ خویشتن داریست

تمامِ روز ، اگر بی تفاوتم ؛ اما
شبم قرینِ شکنجه دچار بیداریست



لینک متن

بیا ساقی
بزن سازی
برقصانم!
چونان چرخی! بگردانم
سرم غوغاست.
بفهمانم!
دلم شیداست .مرنجانم



لینک متن

با آن همه دلداده
دلش بسته ی ما شد
ای من به فدای
دل دیوانه پسندش.....



لینک متن

یارب تو مرا به نفس طناز مده
با هر چه به جز تست مرا ساز مده

من در تو گریزان شدم از فتنهٔ خویش
من آن توام مرا به من باز مده



لینک متن

هر روز به شیوه‌ای و لطفی دگری
چندانکه نگه می‌کنمت،
خوبتری
گفتم که به قاضی بَرَمَت،
تا دل خویش،
بستانم و ترسم،
دل قاضی ببری



لینک متن

گر عشق من از پرده عیان شد عجبی نیست

پوشیدن این آتش سوزنده محال است...



لینک متن

دلم باران سرد صبح پاییزی هوس دارد
که نم نم می رسد از راه و
عاشق می شود شهری ...



لینک متن

چون صاعقه،
درکوره ی بی صبری ام امروز

از صبح که برخاسته ام،
ابری ام امروز...!



لینک متن

یا به زوال می‌روم ؛
یا به کمال می‌رسم !
یکسره کن کار مرا
بگو که عاشقم،
بگو…............



لینک متن

نگاهت آباد ای عشق!
اما،
پلک بر هم زدنت
خانه خرابم کرده است



لینک متن

عشق شادی ست
عشق آزادی ست
عشق آغاز آدمیزادی ست



لینک متن

شعر خواندم
که تو را از سر خود اندازم

تو خودت
شعر شدی در سر من افتادی



لینک متن

به صحرا بنگرم صحرا ته وینم
به دریا بنگرم دریا ته وینم
بهر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان روی زیبای ته وینم



لینک متن

بغل کن مرا
چنان تنگ که هیچکس نفهمد
زخم....
روی تن من بود٬
یاتو



لینک متن

بعدِ تو
با هر غروبی ؛
بی قراری میکنم
می نشینم با نبودت جمعه داری میکنم ...



لینک متن

وقتی قلبم

در دل تو می تپد

چه جوری از خودم بگویم



لینک متن

از آتش دل ،شمع طَرَب را مانَم
وز شعله ی آه،سوزِ تب را مانم

دور ازلب خندان تو ،ای صبح امید
از ناله ی زار، مرغ شب را مانم



لینک متن

خفتگان را خبر از
محنت بیداران نیست
تا غمت پیش نیاید
غم مردم نخوری ...



لینک متن

شیشه نزدیک تر از سنگ ندارد خویشی!

هر شکستی که به هرکس برسد
از خویش است!



لینک متن

این شهر
مرا با تو
نمى خواست عزیز...



لینک متن


مسافرخانه ای سرراهی ام
آنکه می آید
و
آنکه می رود
مسافر است!



لینک متن

اینجا هیچ چیز واقعی نیست
نه رفتن تو
نه ماندن من
انگار
یکنفر دارد ما را خواب میبیند
با دانه های درشت عرق
به پیشانی اش



لینک متن

ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺘﯽ
ﺷﺎﺩﯼ ﮐﻼﻡ ﻧﺎﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ﺳﺖ !
ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﺍﺯﯼ ﺳﺖ،
ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺣﻨﺠﺮﻩ ﺍﻡ ﺩﻕ ﻣﯽﮐﻨﺪ!
ﻭ ﻣَﻦ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﯽ ﺗﻮ ﻧﮕﯿﺮﺩ ﺩﻟﻢ؟
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﻭﺁﯾﯿﻨﻪ ﻭ ﻫﻮﺍ،
ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﻌﺘﺎﺩﻧﺪ



لینک متن

شب را نوشیده ام
و بر این شاخه های شکسته
می گریم.
مرا تنها گذار
ای چشم تب دار سرگردان!
مرا با رنج بودن تنها گذار.



لینک متن

هنر عشق فراموشی عمر است، ولی


خلق را طاقت پیمودن این صحرا نیست



لینک متن

شنیدمت که نظر می‌کنی به حال ضعیفان

تبم گرفت و دلم خوش به انتظار عیادت...



لینک متن

منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن

منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم

که در طریقت ما کافریست رنجیدن...



لینک متن

هزار بار هم که از این شانه به آن شانه بغلتی،

این شب صبح نمی شود........

وقتی دلتنگ باشی........



لینک متن

-بس که خمیازۀ فریاد کشیدم،
دیری‌ست ؛
خواب‌هایم همه کابوس،
همه فریادند…



لینک متن

درس امروز جدید است !
نفس....
نقطه.....
نفس....
بنویسید پرستو و بخوانید قفس ...



لینک متن

درون ادمها رادر زمان عصبانیت بشناسید ،
حرفهایی که ادمها در زمان عصبانیت به شما میزنند واقعی ترین نظر انها در مورد شماست !!!



لینک متن

پدرم عقیده داشت یه زن نیرومند میتونه از یه مرد هم قوی تر باشه
مخصوصا اگه توی دلش عشق هم باشه...
فکر میکنم یه زن عاشق تقریبا نابودنشدنی باشه!!



لینک متن

دل به هجران تو
عمریست شکیباست ولی
بار پیری شکند پشت شکیبائی را...



لینک متن

هزار آتش و دود و غم ست و ...

نامش عشق

هزار درد و دریغ و بلا و ...

نامش یار



لینک متن

خانم ؟
شما در آستینتان باران دارید ؟
در صدایتان چه ؟
هرچه فکر میکنم
شما خودتان هوای دونفره اید ...



لینک متن

خبرت هست که از خویش خبر نیست مرا ؟
گذری کن که ز غم راهگذر نیست مرا

گر سرم در سر سودات رود نیست عجب
سر سودای تو دارم ،غم سر نیست مرا ...



لینک متن

آه..
که عشق
بس
کوتاه است
و
فراموشی،
بس بلند ...



لینک متن

به تو که میرسم مکث میکنم …

انگار در زیباییت چیزی را جا گذاشته ام

مثلا در صدایت آرامش ، در چشمهایت زندگی !



لینک متن

گر تو شیرینِ زمانی !

نظری نیز بہ من کن کہ بہ دیوانگی از
عشق تو ...

فرهادِ زمانم !



لینک متن

تب کردن تو
مردن من
هر دو بهانه ست ...

عشق است که بین من و تو در تب و تاب است...



لینک متن

خزان به قیمت جان
جار میزنید اما

بهار را به پشیزی
نمیخرید از من



لینک متن

خدایا

در این روز آدینه

پناهمان باش و

ارامش ، سلامتی

سعادت و ‌سرور قلبی را‌

نصیبمان کن



لینک متن

می نویسم باران

دیگر پروانه و باد خود می دانند

پاییز است یا بهار



لینک متن

مرا به هیچ بدادی ومن هنوز بر آنم

که از وجود تو
به عالمی نفروشم



لینک متن

عشق ،
داغی ست
که تا مرگ نیاید
نرود ...



لینک متن

من آنِ توام

مرا به من
باز مده...



لینک متن

آنکه مسٖت آمد و
دستی به دلِ ما زد و رفت

خواست تنهایی ما
را به رخ ما بکشد!



لینک متن

‍ دیگر با صدای بلند نمی خندم
با صدای بلند حرف نمی زنم
دیگر گوش نمی دهم
به صدای باد
دریا،
پرنده،
پاواروتی
پاورچین پاورچین می آیم
و می روم
بی سر و صدا زندگی میکنم
تو در من
به خواب رفته ای



لینک متن

کسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد
پرواز را بخاطر بسپار
پرنده مردنی ست



لینک متن

از آتش دل گدازه می گیرد
عشق

وز حادثه رنگ تازه می گیرد
عشق

این مستی و تردستی و
گستاخی را

گویا ز شما اجازه میگیرد عشق



لینک متن

شربتِ لعلِ لبَت بود شفایِ دل ما


بہ عبث ما ز پیِ نسخه ی عطار شدیم



لینک متن

اگر کسی مرا خواست، بگویید رفته باران‌ها را تماشا کند.
و اگر اصرار کرد، بگویید برای دیدنِ طوفان‌ها رفته است!
و اگر باز هم سماجت کرد، بگویید:
رفته است،
تا دیگر بازنگردد!



لینک متن

وقتى چشمت را
هنگامِ بوسیدن یارت مى بندى،
مرا به یاد آر
که با چشم بسته
در کوچه اى تاریک
آواز مى خوانم و
 دور مى شوم......



لینک متن

گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست
دل بکن ! آینه اینقدر تماشایی نیست

حاصل خیره در آیینه شدن ها آیا
دو برابر شدن غصه تنهایی نیست ؟!



لینک متن

منم و عطر تو که پخش شده
توی تنم...
بی تو دلتنگ ترین
حادثه ی قصه منم...



لینک متن

جهان
هنگامی انسان را دوست می‌داشت
که او لبخند می‌زد
آن‌گاه که خندید
جهان از او بیمناک شد....



لینک متن

جنگل،

پاییز،

کلبه ای چوبی

و دودی که از دودکشش بالا می رود...

کاش با تو

در چهارچوب همین تابلو

آشنا شده بودم.



لینک متن

دلتنگم و
دیدار تو
درمان منست .......



لینک متن

و من چگونه بی‌تو نگیرد دلم

اینجا که ساعت و

آیینه و

هوا

به تو معتادند..



لینک متن

تمامی جنگل
بر خورشید
نماز می خواند
ولی ز خیل درختان ، به رغم باور باد
در این نماز
یکی به نخواهد نهاد
سر بر خاک!



لینک متن

چه مغرورم ،

ولی آنقدر زنجیرم به احساسم

که تا رد می شوی کج می کنم

سمت تو راهم را...



لینک متن

برای تو...
برای چشمهایت!
برای من...
برای دردهایم!
برای ما...
برای اینهمه تنهایی!
ای کاش خدا کاری کند...



لینک متن

هیچ کس با من نیست
مانده ام تا به چه اندیشه کنم !
مانده ام در قفسِ تنهایی ،

در قفس می خوانم
چه غریبانه شبی است ،
شب تنهایی من...
شب خوش



لینک متن

ماه
منظومه
من

مشتری اش بسیار است !!



لینک متن

جای مردان سیاست
بنشانید درخت
که هوا تازه شود ...



لینک متن

درد بی عشقی ما
دید و دریغش آمد
آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت
خرمن سوخته ی ما
به چه کارش می خورد
که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت



لینک متن

کمی
فقط اندکی
مرا دوست داشته باش
من با کمترینِ تو
به جنگ
تمام نفرت های دنیا می روم . . ....



لینک متن

من
پری کوچک غمگینی را
می شناسم که در اقیانوسی مسکن دارد
و دلش را در یک نی لبک چوبین
می نوازد آرام، آرام
پری کوچک غمگینی
که شب از یک بوسه می میرد و سحرگاه
از یک بوسه به دنیا خواهد آمد...


متن فروغ فرخزاد


لینک متن

ﻋﺎﺷﻖ ﺯﻧﯽ ﺗﮏ ﺗﯿﺮﺍﻧﺪﺍﺯ
ﺩﺭ ﺟﺒﻬﻪ ﺩﺷﻤﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ...
ﺑﺒﯿﻨﻤﺶ
ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ ...
ﻧﺒﯿﻨﻤﺶ
ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ ...!!!



لینک متن

من نشستم برَوی
مِی بخری
برگردی

ترسم این است
مسلمان شده باشی جایی..!



لینک متن

هرکس هوس سخن فروشی داند

من بنده آنم که خموشی داند



لینک متن

چنان مشتاقم

ای دلبر

به دیدارت که از دوری

برآید از دلم آهی

بسوزد

هفت دریا را ...



لینک متن

سینه مالامال درد است
ای دریغا مرهمی

دل ز تنهایی به جان آمد
خدا را همدمی


حافظ



لینک متن

کجاست جای رسیدن و
پهن کردن یک فرش و
بی خیال نشستن؟!



لینک متن

با جمعه ها باید مدارا کرد
جمعه ها،
فرزندان جدا مانده ی پاییز هستند
که می‌خواهند یک روز هم شده
دلتنگیشان را روی شانه های من و تو گریه کنند!



لینک متن

دور گردون گر
دو روزی بر مراد ما نرفت

دائما یکسان نباشد
‌ ‌ ‌ حال دوران ، غم مخور

حضرت حافظ



لینک متن

باز کن پنجره را
من تو را خواهم برد
به سر رود خروشان حیات،
آب این رود به سر چشمه نمی گردد باز؛
بهتر آنست که غفلت نکنیم از آغاز .
باز کن پنجره را !



لینک متن

گفتا که : دلت کجاست ؟
گفتم : بر او

پرسید که : او کجاست ؟
گفتم: در دل



لینک متن

کردم از عقل سوالی،
که مگر ایمان چیست؟

عقل بر گوش دلم گفت؛
که ایمان ادب است،

آدمیزاد اگر بی ادب است،آدم نیست،
فرق ما بین بنی آدم و حیوان،
ادب است...!



لینک متن

رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت



لینک متن

حضرت امام حسین (ع)
بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود.
افسوس که به جای افکارش
زخم های تنش را نشانمان دادند
و بزرگترین دردش را
بی آبی نامیدند.....



لینک متن

تو عهد کٖرده‌ای که کشانی به خون مرا

من جهد کرده‌ام
که به عهدت وفا کنی



لینک متن

ابر بارنده به دریا می گفت:
گر نبارم تو کجا دریایی؟
در دلش خنده کنان دریا
گفت:
ابر بارنده
تو هم از مایی........



لینک متن


انتشار متن در زیبامتن
×