100 متن کوتاه آتش ۱۴۰۳ جدید 2024
کپشن آتش برای اینستاگرام و بیو واتساپ
آتش نشانان دریادلانی هستند که در هنگام بروز حوادث جان به کف و بی محابا دل به آتش می زنند و دل دریایی داشتن یعنی همین
روزت مبارک
دو قدم پیش بیا! اے قدمت
بر سر چشم!
دو قدم تا کہ تو را تنگ
بگیرم بہ برم!
تو بہ اندازه هر یک
قدمم آتشی و
من بہ اندازه هر یک نفست
شعلہ ورم
آنکه میرود فقط میرود
و آنکه میماند درد می کشد
غصه میخورد
بغض می کند
اشک می ریزد
و تمام این ها
روحش را به آتش میکشد
و در انتظار بازگشت کسی که
هرگزباز نخواهد گشت
آرام آرام خاکستر میشود
برخی نمیتوانند زنجیرهای خود را بگسلند.با این وجود میتوانند دوستانشان را رهایی بخشند.باید آماده باشی که خود را در آتش بسوزانی؛اگر خاکستر نشوی چگونه میخواهی نو شوی؟
نیچه | چنین گفت زرتشت
شالیکاری آیا
آتش به ساقه های خشکیده کشیده است
یا تو در آن دورها
کنار پنجره داری
خاطراتت را می تکانی در باد !؟
دستانت را به من بده، تا با هم از رو آتش بپریم
آنان که سوختند، همه تنها بودند !
چهارشنبه سوریت مبارک
ایرانیان شب سرد را به آتش می کشند
به امید روزهای گرم و نیک
بهارتان همچون آتش اهورایی
چهارشنبه سوریتان خجسته و نکو
چنین گفت زرتشت :
که سوزانید بدی را درآتش
تا ز آتش برون آید نیکی
پس تو نیز چنین کن
چهارشنبه سوری مبارک
زندگی وحشتی است در تئاتری که آتش گرفته !
همه به دنبال در خروجی میگردند، هیچکس هم پیدایش نمیکند، همه یکدیگر را هُل میدهند !
بدبخت آنهایی که به زمین میافتند؛ بلافاصله لگدمال میشوند ...
باد گرم وزیدن گرفت
ماسکهای کاغذی
در آسمان
به پرواز در آمدند
دلهای ما
آتش گرفت(داغ شد)
کرونا مُرد!
آتش روشن کردم و عهد کردم تا خاموش شدنش دعایت کنم
میدانم به آنچه میخواهی میرسی ، چرا که من هر بار یک هیزم اضافه میکنم !
چهارشنبه سوریت پیشاپیش مبارک
زمانی
باید چترت راببندی
بگزاری ازباران خیس شوی
تاآن آتشی که
در دلت شعله ورشده
آرام،آرام،خاموش شود
یک خانه وقتی خانه می شود که غذا و آتش را علاوه بر بدن، برای ذهن هم فراهم کند.
.
دنبال کلماتی می گردم
که بتوانند آتشی را که در جانم شعله می زند برای تو بازگو کنند،
اما در همه ی چشم انداز اندیشه و خیال من، جز تصویر
چشم های زنده و عاشق خودت هیچی نیست. ….
به آتش می کشم خود را، همه افکار بیخود را؛
به هر در می زنم اما، تو از من در نمی آیی...!
- بابا...کاش ما هم می تونستیم فرار کنیم... - پسرم...یک درخت هیچ وقت در حال فرار نمی میره...ما ایستاده می میریم
میدانی
دلتنگی
عین آتش زیر خاکستر است
گاهی فکر میکنی تمام شده
اما یک دفعه
همه ات را آتش میزند
گفت دوستت دارم
و کسلی جمعه که هیچ
همہ غم های عالم شادی شد ؛
وای که آب روی آتش همین
دوستت دارم گفتن های توست
حضرت دلبر ..!!
روزگار بدی است
درست وقتی در آتش میسوزی
همه به بهانه ی آب آوردن
می روند!
و تو میمانی و سوختن و ساختن ...
و ما زمستان دیگری را سپری خواهیم کرد
با عصیان بزرگی که درون مان هست
و تنها چیزی که گرم مان می دارد
آتش مقدس امیدواری است...
آتشی که تو افروختی
آتشی ست دوست داشتنی
آتشی ست برای گرما ی وجود
هم تو هم من
گرم می شو یم
شعله می کشیم
شعله عشق
تا هر کسی که نزدیک ما شد
اونیز عاشق شو د
به همین سادگی
ای عِشق!
تو اینگونه چرایی؟!
میکِشی به آتَش دلمان را،
اما نَهایت باز عزیزِدلِ مایی!؟
پاکت سیگار
خوب است یا بد نمی دانم
فقط یک شعله ی آتش میان من او فاصله است.
روشنش میکنم همین حالا
کام میدهد یا کام میگیرد نمیدانم فقط دنبال گم شدن میان دود سیگار می مانم.
حمید پناهی زاده
گاه که اشک پناه گاهت باشدو
سرما در تنت چرخ بزند
هیچ آتشی
دلت را گرم نمیکند
وقتی دل گرم نباشی
دلدار چنان مشوش آمد که مپرس
هجرانش چنان پر آتش آمد که مپرس
گفتم که مکن گفت مکن تا نکنم
این یک سخنم چنان خوش آمد که مپرس
و آدم اول آتش را اختراع کرد
و بعد جهنم را... چنانکه اول شراب را
و بعد بهشت را
و چنانکه اول فراق را
و بعد برزخ را...
ای عشق ٬ پناهگاه پنداشتمت٬
ای چاه نهفته! راه پنداشتمت٬
ای چشم سیاه٬ آه ای چشم سیاه٬
آتش بودی٬ نگاه پنداشتمت
ای دل غمگین نباش
عادت این مردم تا بوده همین بوده
دور آتشی که می سوزی می رقصند
در جشنِ چهارشنبه ات
دنبالِ آتشی؟!
از من گذر بکن
که سوخته ی تواَم
سورت مبارک و
سال ات به سلامت
با خاطراتت هجوم می آوری
وهی آتش به من تعارف می کنی
و من هی نخ به نخ
روشن می کنم درد را
و می کشم . . .
رفته آری، چو شورشِ آتش/ از دلِ خاکِ سینه ی سرکش/
آبِ احساسِ آرزو؛ بی شک/ خانه ی دل، چو نقشِ بر بادی ست/
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
خیلی سخت است
به کسی که آتش گرفته است توضیح بدهی
که نباید بِدود.
پروانه شعری سرود
در صراحتِ آتش؛
عشق یعنی:
(( دو بالِ سوخته )).