100 متن کوتاه آریا ابراهیمی ۱۴۰۳ جدید 2025

من
نیست ترین
هست جهانم

شراره های نور خواهد درخشید
غم کوله بارش را خواهد بست
زخمها بهبود می یابند
در دستان بهار سبز خواهیم شد...

آریا ابراهیمی

من
نیست ترین
هست جهانم...

یاد آوری ایرادات به یک آدم بیشعور ؛ مانند تکان دادن پارچه ی قرمز برای گاو مسابقه می مونه ، هر لحظه باید آماده ی حمله اش باشی...

آریا ابراهیمی

آغوش آسمان باز است
درمن
پرنده ای فوبیای پرواز دارد...

مهربانی

راه میانبر به بهشت است ...



آریا ابراهیمی

روز
آنتراکت شب است

آمدیم که برویم ،
قصه ی تلخی ست
زندگی...


آریا ابراهیمی

در من اندیشه ی نوری ست

که از پس این تیره گی ها می آید

بیشعورها با عقربها یک وجه مشترک دارند ، هیچ جنبده ای از نیش آنها در
امان نیست...!

آریا ابراهیمی

صدایم کن

صدایت زیباست


آریا ابراهیمی

خلوتی
با خودم
آرزوست...

تردید و ترس دزدان آرزوهای شما هستند ، با شجاعت رویاهایتان را در آغوش بکشید...


آریا ابراهیمی

طوفانی هم باشی
در هوایت می رقصم


آریا ابراهیمی

آن سوی مرز خیال
ابرکی
می بارد

هوا سرد است
روح ظهور نور را خمیازه می کشد

خواب زندگی می دیدم
شب بیدارم کرد.

آریا ابراهیمی

تو همون حس قشنگی ،
نابِ ناب
مث لبخند یه نوزاد
توی خواب...!


آریا ابراهیمی

گزاف نیست
گر بگویم ،
ارحم الراحمین
است مادر...

.
کاش طوفانی بیاید که
بادش بدی ها را از جا بکند
سیلش غم ها را ببرد
بارانش زخم ها را بشورد
و رنگین کمانش
روحمان را از نو زنده کند...

در سرش رؤیایی ست
به فراسوی خیال
می تازد پنجره اش...!


آریا ابراهیمی

و کسی در آینه هست

که مرا می خواند...


آریا ابراهیمی

نقش می شود
بر سنگ فرش دل
حرکات موزون
خاطرات
برگ
برگ
فریاد...

خساست در محبت ،
بدترین نوع خساست است...

کوه
اگر به حرف بیاید ،
از پدر می گوید ...

ذهن من

متشنج ترین جای جهان است

خاطراتت هر روز کودتا می کنند


آریا ابراهیمی

در این تاریکی مطلق
به دنبال طلوع می گردم
با چراغی خاموش.

آریا ابراهیمی

آخرین حد وفا ، یاد تو بود
تنهایم نگذاشت ...!



آریا ابراهیمی

یادآوری ایرادات به یک آدم بیشعور ،
مانند تکان دادن پارچه ی قرمز برای گاو مسابقه می مونه ؛ هر لحظه باید
آماده ی حمله اش باشی...

آریا ابراهیمی

اضطرابش با من بود
گنجشکی که در آغوش سقوط
جیکش در نمی آمد
طرز نگاهش اما،
هنوز رهایم نمی کند

آریا ابراهیمی

رد پایت به پایان رسید ،

.

اثری از تو نبود

مهربانی
تنها راه واقعی زیبایی انسان هاست

می اندیشم
پس تنهام


آریا ابراهیمی

جاده می خواند تو را

بر گرد

فصل زندگی ست ...

ما از رؤیای پرنده ای اسیر در قفس می گوییم...


آریا ابراهیمی

در من ، عمیق ترین تمدن تنهایی مدفون است ...!



آریا ابراهیمی

وطنم
دوباره هوایت صاف خواهد شد
و پرنده بر آسمانت خواهد رقصید،

وطنم
تو را بیشتر از جان دوست دارم
و یقین دارم به روزهایی که
در کویر تو آرام آرام باران خواهد بارید...

آنقدر از تو سروده ام
از دفتر سپید شعرم
واژه واژه
عشق میبارد...!

آریا ابراهیمی

و کسی

آرام جان است

اویم آرزوست...


آریا ابراهیمی

آزادی

زیباترین واژه ی زندگی ست

وقتی الف

از نام کوچکم

استعاره می گیرد

.


آریا ابراهیمی

درد
آن است نشود
آنچه که هستی باشی

به پاییز می مانند
می شنوم
می شنوی! ؟
خاطرات
برگ برگ
بر سنگفرش دل نقش می بندند
و فریاد می زنند نامت را ...

اضطرابش با من بود
گنجشکی که در آغوش سقوط
جیکش در نمی آمد
طرز نگاهش اما
اما رهایم نمی کند

یلدا یعنی دلتنگی هر شبم
در طولانی ترین شب سال
غرق در فکرگیسوان بلندت
مو به مو ...

هیچ نقابی
به خطرناکی نقاب رفاقت
نیست ...

آریا ابراهیمی

و نگاهی

پنجره

باران

شد..!

تا وقتی که باور نکنی ضعیفی ،
ضعیف نیستی...

آریا ابراهیمی

غمگین ترین لحظه
زمانی است که
کسی رو نداری
شادی تو باهاش تقسیم کنی...


آریاابراهیمی

حال من

حال خاکی ست

که افتاده به پای ماهی

وطن جایی ست
که روح در تبعید نباشد

آزادی

زیباترین واژه ی زندگی ست
وقتی الف
از نام کوچکم
استعاره گرفت


آریا ابراهیمی

مادر تجلی لبخند خداست ؛

همانقدر ناب ، همانقدر مهربان...


آریا ابراهیمی

آمدیم که برویم
قصه ی تلخی ست
زندگی ...


آریا ابراهیمی

نبض نگاهم
به شوق دیدن تو میزند..

آریا ابراهیمی

تعصب همان کاری را با فکر می کند
که رسوبات چربی با رگهای قلب می کنند.

آریا ابراهیمی

عاشق شوید

عشق

مرگ را می تاراند...


آریا ابراهیمی

وسوسه شده ام
دوباره سیب را گاز بزنم ،
می خواهم تبعیدی سیاره ای
دیگر شویم ؛
من باشم و تو...


آریا ابراهیمی

به دنبال طلوع ام

با چراغِ خاموش...

آریا ابراهیمی

تراژدی یعنی نسل ما
زندگی رو آغاز نکرده
پیر شدیم...!!

قرص ماه
آرامبخش درد
شبهای من است

امروز یکی شبیه تو را دیدم ،
رفتم به روزهای رفته ،
پیر شدم لحظه ای
از خاطره


آریا ابراهیمی

وطن


وتنم



مادر

کوه ، اگر به حرف بیاید از پدر
می گوید...

آریا ابراهیمی

تو همون حس قشنگی نابِ ناب ،

مث لبخند یه نوزاد توی خواب


آریا ابراهیمی

خود کلیدی ،
به خود آ
از بند قفل
رها

آه
گریه ی روح است ...

از تبار کدامین بهاری
که هر روز در قلبم جوانه میزنی ؟

آریا ابراهیمی

بهارم

باغبان باور

ندارد


آریا ابراهیمی

و شبی است بی ماه

خانه ای بی مادر ..

من

نیست ترین

هست جهانم...!!

.

آریا ابراهیمی

شراره های نور خواهد درخشید
غم کوله بارش را خواهد بست،
زخم ها بهبود می یابند
در دستان بهار سبز خواهیم شد.

آریا ابراهیمی

در هوایی
که هوای او نبود

فریاد زد کجایی
و صدای او نبود

خواب
زندگی می دیدم
شب بیدارم کرد

و تو
کدام فرشته ای
که خود را به هیبت
یک زن در آورده ای ؟

آریا ابراهیمی

من صدایی هستم که تنها به گوش تو آشناست..

آریا ابراهیمی

میزان شعور هر کسی ،
شخصیت واقعی او را نشان می دهد...


آریا ابراهیمی

من
خلوت یک زخمم

مانند مرده ای میان زنده ها
یا زنده ای میان مرده ها
تفاوتی نمی کند
وقتی کسی تو را نمی فهمد ...

دل پُر از

سفره های

خالی ست..

گفتنی ها هر چه هست

آن نگاهت پیش ترها گفته است

تا وقتی باور داری قوی هستی

ضعیف نیستی

بیشعوری یعنی انجام هر گونه رفتار و
گفتاری که باعث آزردگی دیگران شود



آریا ابراهیمی

کسی که خودش رو قبول داره
و به استعدادها و توانایی هاش باور داره
هیچوقت نمیتونه حسود بشه...


آریا ابراهیمی

اضطرابش با من بود
گنجشکی که در آغوش سقوط
جیکش در نمی آمد
طرز نگاهش اما ،
اما رهایم نمی کند...

آریا ابراهیمی

کاش


از چشم اش بیافتد


آن نگاه


آریا ابراهیمی

شخصیت آدمها را می توان از نوع
رنجی که درگیر آن هستند شناخت...

این روزها
نفس نه
آه
می کشیم

در من ببار
تا گُل دهم
حتی در این دلمردگی

و کسی در انتظار باران
پژمرد ...

قشنگ ترین جمله
در دو واژه خلاصه شده :

دوستت دارم...!



آریا ابراهیمی

یلدا
نام دلتنگی های من است
نوشته بر سر انگشتانم
میان گیسوانت
مو به مو

آریا ابراهیمی

جهان سرد روحم

ظهور تو را

انتظار می کشد...

موریانه ها
هرگز جذب نور
نخواهند شد

مهربانی
راه میانبر به
بهشت است ...

در پس هر کامیابی ،

رد پایی ست

از تلاش...



آریا ابراهیمی

تراژدی
یعنی نسل ما که ،
زندگی رو آغاز نکرده
پیر شدیم ...!

بریدی
بریدم
تو از من
من از خود

بم بود ،

بدرودش

.

آریا ابراهیمی

آن سوی خیال
ابرکی می بارد ...!


آریا ابراهیمی

انسان تا زمانیکه مادرش


را دارد خوشبخت است ..