100 متن کوتاه دلتنگ ۱۴۰۳ جدید 2024
کپشن دلتنگ برای اینستاگرام و بیو واتساپ
باید بروم ...
دلتنگ که شدی،
گلدان کوچک پشت پنجره را ببوس!
من،
یک روز که خیلی دلتنگت بودم
دلم را
همانجا
خاک کردم...
دلتنگ شده ام
نمیدانم ! شاید برای تو
یا شاید برای دیروزهایی که باتو گذشت
از اینجا
صدایت میکنم !
تو از آنجا بغلم کن !
دلم گرفته
فرصت کردی
سری به خاطراتمان بزن
کسی لا به لای آن خاطرات
هر روز غبار از خیالت
میشورد و چشم به راه توست
می دانم که برای من نیستی
اما دلی که تنگ باشد
این حرف هارا نمیفهمد
مهربان تر از من دیدی نشانم بده
کسی که بارها بسوزانیش
و باز همبا عشق نگاهت کند.
اینجا همه خوبند خیالت راحت ! من مانده ام و چهار تا هم صحبت این گوشه نشسته ایم و دلتنگ تو ایم من…عشق…خدا…عقربه های ساعت
از جلو چشم تو قایم میشم
که توو هر ثانیه دلتنگ بشی
زندگیِ بیمنو لمس کنی
با خودت وارد یک جنگ بشی
دلتنگ که باشی
آدم دیگری میشوی !
خشن تر
عصبی تر
کلافه تر
و تلخ تر
و جالبتر اینکه
با اطراف هم کاری نداری
همه اَش را نگه میداری
و دقیقا سرِ همان کسی خالی میکنی
که دلتنگش هستی...
به احمقانه ترین شکل ممکن
دلتنگ کسى هستم
که هیچ خیابانى را
با او قدم نزده ام
اما او در تمام خاطرات من
راه مى رود...
از رفتنِ پاییز غصّه نخور زمستان برای ما دلتنگ ها فصلِ زیباتری ست باران نمی بارد تا بویِ هیچ خاطره ای بلند نشود
کسی چه می داند
من امروز چند بار فرو ریختم؛
چند بار دلتنگ شدم،
از دیدن کسی که
فقط پیراهنش شبیه تو بود..
دلم تنگ است
برای کسی که نمیشود اورا خواست
نمیشود او را داشت
فقط می شود سخت برای او دلتنگ شد
و در حسرت آغوشش سوخت..
وقتی غرورش رو زیر پا میزاره و بعد از مدتها بهت پیام میده یعنی دلتنگته
با رفتار سردت حالش رو بدتر نکن
کسی چه می داند
من امروز چند بار فرو ریختم؛
چند بار دلتنگ شدم،
از دیدن کسی که
فقط پیراهنش شبیه تو بود..
چقدر دلتنگ حضورت هستم
کاش تصویرت نفس میکشید
در تمام خواب هایم ردپای تو
پیداست بابیداری هایم چه کنم؟
صبح ارزانی مردم دل من
خواب تورا میخواهد...
بابای خوب من!
شب های بی قراری با غروب دلواپسی،
هر شب از راه می رسند.
من دلتنگ تر از همیشه زمان
به پشت پنجره می آیم
تا تو را در آسمان
به نظاره بنشینم
دلتنگی
آدم را به جنون میکشد
پدرم
بی تو من مجنون ترین
دلتنگ دنیا شده ام
روزت در آسمان ها مبارک
دلتنگ روزهایی هستم
که معنی خداحافظ
تا فردا بود. .
بیا قدم زدن هایمان را
دوباره تکرار کنیم،
این خیابان هم
دلتنگِ توست...!
دلتنگت که می شوم ...
به آسمان نگاه می کنم ...
دلم قرص است که تو هم زیر همین ...
آسمانی
️️️
همیشه دلتنگ اونی هستیم که نیست
و حوصله کسی رو نداریم که هست!
بعد شکایت می کنیم
از تنهایی هامون …
️گره بزن آغوشی را به تنت
که دلتنگ توست
عشق در وقت نیاز
آغوش میخواهد
️و یک شانه ی محکم
️️️
یک نفر مدام سیگار میکشد
زنی هنگام اشپزی ترانه ای غمگین را زمزمه می کند
دختری به بهانه ی فیلم اشک میریزد
پسری نیمه شب در خیابان پرسه میزند
همه دلتنگند
همین...
تفاوتی نمیکند
کجای جهان باشی؛
کجای جهان باشم؛
هرگز تفاوتی نمیکند
یک متر فاصله
یا حتی کیلومتر ها
من هرثانیه دلتنگت میشوم...!
من می روم
و کلیدِ این خانه ی دلگیر را
زیر هیچ گلدانی نخواهم گذاشت.
دلتنگ که شدی
آمدی نبودم
نگرد!
باران،
هرگز شبیهِ آنچه بود
به آسمان بر نمی گردد...
دلتنگ روزهایی هستم
که معنی خداحافظ
تا فردا بود. .
__
.
بیا قدم زدن هایمان را
دوباره تکرار کنیم،
این خیابان هم
دلتنگِ توست...!
دلتنگ که میشوم
با تو قدم میزنم
تو سکوت می کنی
من لبخند میرنم
تو نگاه میکنی
من لبخند میزنم
تو گریه میکنی
من غرق میشوم
وناگهان کسی بر شانه هایم می زند
باید بروم
دلتنگ که شدی
گلدان کوچک پشت
پنجره را ببوس!
من
یک روز که خیلی دلتنگت بودم
دلم را همانجا
خاک کردم..
بادبادکِ دلتنگی هستم،
که در گندم زار رها شده ست...
♥
آه؛
سخت منتظرِ برگشتنم!
(رها)
من آبان ام
مغرور و دلفریب
زودرنج و مهربان
شعری شبیه برگ خزان دلتنگ
چون مخمل بهار قشنگ!
یاد تو هرشب می آد اینجا، کاش از مهمون نوازیِ من بهت بگه. شاید بعدش دلتنگم شدی...
زیبایی چشمانت را
بخشیدم به روز های باهم بودنمان
تو هر روز
دور میشوی و زیباتر
و من هر روز افسرده و دلتنگ تر
باید تو را
در میان واژه های درهم ذهنم
به زنجیر بکشم !
محبوب من
هر لحظه احساس غریبی میکنم و
دنیا برایم سخت میگیرد
وقتی شما صبور هستید
و من دلتنگ ...
دلتنگم و دیدار تو درمان منست
بیرنگ رخت زمانه زندان منست
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچ از غم هجران تو بر جان منست
مال خوده من باش
دلتو بسپار به دلم
قلبمو میدم جاش
بدجوری میخوامت
غیرمن هرکی
که گفت دوستدارم
گوش نده
به حرفاش
مال خوده من باش!!!
✿✧❀✿💜✨💜✿❀✧✿
حتی کارای سادت
برای من مثل این
سوپرمنا بود دلبر ♡
~°┅♡💛♡┅°~
میدونی دلبر چه روزی خوشبخت ترینم روزی که هوا سرد باشه
بیای خونه و من خواب باشم و تو بغلم کنی تا سردم نشه♡
(اون روز روزیه که واقعا احساس خوشبخت ترین بودنو میکنم)
هوا گرگ و میش بود...
خورشید دلتنگ
ماه تنها
و دنیا خسته
تو کجا بودی؟!
نویسنده:کتایون آتاکیشی زاده
اینجا همه دلتنگند
دنبال گمشده ای هستند
من هم دنبال گمشده ای می گردم
گمشده ای به نام من، آری من سالهاست خودم را در لابه لای برگ های دفتر زندگی گم کرده ام.
چرا آنهایى که رفته اند
دیگر باز نیامدند؟
که من دلتنگ لبخندشان هستم.
انگار این شهر
فقط با آنها زیبا بود.
عشقت میان قلب وُ
جایت کنارم خالی،
دلتنگم وُ حالم،
حالِ آشفته حالی !
به احمقانه ترین شکل ممکن
دلتنگ کسی هستم
که هیچ خیابانی را با او قدم نزده ام!
اما او در تمام خاطرات من
راه می رود...
تو می دانی
حتی اگر کنارم نشسته باشی
باز هم دلتنگ تو ام
حالا ببین نبودنت
با من چه می کند...
در پاییز
یک من نه!
یک تو نه!!
یک شهر!
یک فصل دلتنگ است .....
دلتنگ اویی که نمیدانیم کیست؟!
کجاست؟!
و چه میکند!!
کسی چه می داند
من امروز چندبار فرو ریختم
چند بار دلتنگ شدم
از دیدن کسی که
فقط پیراهنش شبیه تو بود..
-ژوان هریس
- کفش های آب نباتی
باران هم عاشق است دلتنگ که می شود می بارد!
رقیه سلطانی
دلتنگ که شدی پیش ِ من بیا،
کمی غصه هست باهم میخوریم.
دلتنگ فاصله ای هستم که در لحظه ها پنهان شدند .
بی تو دلتنگ تر از برگ خزانم گل من
کاش از سر برسد فصل بهاری دیگر
نسرین حسینی
دلتنگتر از من
دخترکی ست مانده در راه
که از پشت واژه های درد
سازی کوک می کند
دلتنگتر از لیلی بی مجنون
-مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
-شعرسپکو
ای همچو بهار مردهِ جانم بی تو
دلتنگ توام بیا خزانم بی تو
از خاطر من نمی شوی دور ای دوست
دلخواه منی و در فغانم بی تو
-بادصبا
دلتنگ هوایی هستم
که در آن نفس میکشی
دلبر
المیرا پناهی درین کبود
دلتنگ که می شوم می نویسم …..
شاید به گوشش برسانند ظهور کند از عالم غیب .
اما من با نوشتن فقط گویی دلتنگ تر و تشته تر میشوم ….
ظهوررت
در چه سالیست …..
نویسنده:المیرا پناهی درین کبود
بوی قهوه ی چشمانت دوباره قدم گذاشت
در کوچه ی بی کسی ام
عطر تنت را در گوشه ای از آغوشم پنهان کرده ام
دلتنگت که می شوم
خودم را بغل می کنم...
ای مهر تو در لوح دل و جان
با هر نگهت ریخت دلم نیمه ی پنهان
دلگیری و دلتنگ توام ازتو چه پنهان
خو کرده به دیدار توام ای همه ی جان
دلتنگ تر از خویشم در ساحل چشمانت.
حجت اله حبیبی
دلتنگ تر از ماهی ، نفس می کشم روی خاک. حجت اله حبیبی
ای همچو بهار مردهِ جانم بی تو
دلتنگ توام بیا خزانم بی تو
از خاطر من نمی شوی دور ای دوست
دلخواه منی و در فغانم بی تو
بادصبا
پاییز
دلتنگ تر از من است
رهگذران
سکوتش را می شکنند .
حجت اله حبیبی
خیلی دلتنگت شده ام
اما نمی دانم
خیلی را چگونه بنویسم
که خیلی خوانده شود …
نویسنده عطیه چک نژادیان
وقتی دلتنگ باشی
تمام آرامش یک ساحل را هم به تو بدهند
باز هم
دل تو بارانیست
خیس تراز دریا
خراب تر از امواج.....
آدم چقدر زود پیر می شود ؛
وقتی احساسش ،
اضافه تر از درک آدم هاست ... !!!
دلتنگت که میشوم
آدم دیگری می شوم
بی قرار تر
عصبی تر
کلافه تر و تلخ تر
جالب اینکه با اطرافم هم کاری ندارم
همه اش را نگه می دارم
و دقیقا سر تو خالی می کنم
که دلتنگت هستم..