100 متن کوتاه گریه ۱۴۰۳ جدید 2024
کپشن گریه برای اینستاگرام و بیو واتساپ
برای بعضی درد ها
نه می توان گریه کرد ...
نه می توان فریاد زد ...
برای بعضی از دردها...
فقط می توان
نگاه کرد و شکست ...
باران که می بارد دلم برایت تنگت تر می شود...
راه می افتم،
بدون چتر،
من بغض می کنم،
آسمان گریه می کند !
آدم خلیفه تنهای خدا
روی زمین است
امپراتوری که گاهی باید برگردد یه
آخرین سلاح ش
... و سلاح او گریه است
حیران شده ی گریه ی پنهانی خویشم
آرامشی از لحظه ی طوفانی خویشم
پنهان شدی و فکر خیانت به سرم زد
شرمنده ی این حالت شیطانی خویشم
به قیمت سفید شدن موهایم تمام شد!
ولی اموختم که
ناله ام سکوت باشد...
گریه ام لبخند...
وتنها همدمم خدا...
آدم ها گاهی اوقات گریه می کنند.. نه به خاطر اینکه ضعیف هستند !!
بلکه به خاطر اینکه
برای مدت طولانی قوی بوده اند ..! .
هرتا مولر
به قیمت سفید شدن موهایم تمام شد!
ولی آموختم که :
ناله ام، سکوت باشد...
گریه ام، لبخند...
و تنها همدمم، خدا.
وقتی دلم گرفت زیر باران گریه کردم...
وقتی اشکهایم میان قطره های باران گم شدند،
تازه فهمیدم
غم من چقدر کوچک است
و غم آسمان چقدر بزرگ...
خاطرات خیلی عجیبند ...
گاهی اوقات می خندیم ...
به روزهای که گریه می کردیم ...
گاهی گریه می کنیم ...
به یاد روزهایی که می خندیدیم!
بعضی ها گریه نمی کنند اما
از چشم هایشان معلوم است
که اشکی به بزرگی یک سکوت،
گوشه ی چشمشان به کمین نشسته..
وقتى دختر ى
بخاطر پسر ى گریه کند
قطعاً عاشق اوست
ولی اگر پسری بخاطر دختری اشک بریزد
یعنی دیگر هیچ کسی را
به اندازه او دوست نخواهد داشت... .
داشت گریه میکرد. همونجور که چشماش پُر از اشک بود با خنده گفت: دیگه دوست ندارم، واسم مردی! اشکاشو پاک کرد.ُ زانوهاشو بغل کرد و زیر لبش زمزمه کرد: من هیچ وقت دروغ گویِ خوبی نمیشم. .
کاش آدم ناراحت شه..
دلش بگیره...
گریه کنه...
زجه بزنه..
ولى نَرسه روزى که مثل یه تیکه سنگ
بى تفاوت شه...
باران که میبارد
دلم برایت تنگ تر می شود
راه می افتم بدون چتر
من بغض می کنم،آسمان گریه
.
چنان آنها را ترغیب به گذشته و فقر و مرده پرستی و گریه و وافور و توسری می کنیم که دست روی دستشان بگذارند و بگویند باید دستی از غیب برون آید و کاری بکند!
هیچ کس لیاقت اشک های تو را ندارد، ولی هر کسی که لیاقت آنها را داشته باشد تو را به گریه نخواهد انداخت.
جهان بی عشق
چیزی نیست جز تکرار یک تکرار
اگر جایی به حال خویش باید گریه کرد اینجاست
میشود بغلم کنی؟
محکم
دلم تنگ است
برای بوی تنت
برای دستانت که دورم گره شود
برای حس امنیتی که آغوشت دارد
بغلم کنی و هیچ نگویی
بگذار گریه کنم
میشود بغلم کنی؟ ️
در چشم هایت خیره بودم، غرقِ لبخند
اما زنی در عمق جانم گریه می کرد
رفتم...ولی از سایه ام می شد بفهمی
چشمم، لبم، دستم، دهانم گریه می کرد...
دلم گرفته بیا بی بهانه گریه کنیم
به یاد خاطره ای عاشقانه گریه کنیم ...
میان جمع بخندیم از سر اجبار
به حال غربت خود مخفیانه گریه کنیم
امشب گرفته گریه ها دست دلم را
دریا کمک کن تا بیابم ساحلم را
در کوچه ی نور و صدا ره میسپارم
امشب اگر مرگم رسد حرفی ندارم
گریه هم نمیتواند حجم نبودنت را کم کند
من دلم فقط یک آسایشگاه روانی میخواهد؛
که یک جیغ ممتد دیوانه وار باشد
و فکر کردن به تو... .
.
به ساز یکی گریه میکند...
و به ساز دیگری... می رقصد !
دنیا را میگویم...
مدام مطربی میکند
دلتنگ که میشوم
با تو قدم میزنم
تو سکوت می کنی
من لبخند میرنم
تو نگاه میکنی
من لبخند میزنم
تو گریه میکنی
من غرق میشوم
وناگهان کسی بر شانه هایم می زند
درختان، برگ می ریزند و گریه می کنند
و ما روی اشک هایشان قدم می زنیم
کدامشان زخمی تبر شد
کدامشان را سر بریدید
که سالهاست، پائیز که می رسد
تمامشان به درد یکی پیر می شوند
وای به حالِتان
اگر دُختری بُغضش را به جای گریه
بخندد .. کارتان تمام است ..!
دیگر او سنگی شده است ،
با نقاب فرشته ..!
دیگر کارتان تمام است ...
هیچکس تنهایی ام را حس نکرد
وسعت ویرانی ام را حس نکرد
در میان خنده های تلخ من
گریه پنهانی ام را حس نکرد
دلتنگی آدم را به خیابان می کشد!
دلتنگم!
و مردم نمی فهمند
قدم زدن گاهی
از گریه کردن غم انگیز تر است
بالشت جانم ! چقدر صبوری تو ...!
دلم که میگیرد روی شانه هایت گریه میکنم.
از دنیا که خسته می شوم تا میخوری تو را میزنم .
تو هم که آرام و بی زبان ! هیچ نمیگویی ...:)
بی زبان دوست داشتنی !
تو رفتی و من اشک خون گریه کردم. غمم بیشتر می شود. فقط این نیست که شما رفتید. اما وقتی ترک کردی چشمهای من با تو رفتند. حالا چطور گریه می کنم؟
اگر میدانستیم
قرار است در آینده
چه بلاهایی را
تاب بیاوریم
در کودکی به جای
توپ پلاستیکی مان
قلبمان را دو لایه
میکردیم
شاید اینگونه
بغضمان حریف گریه هایمان
میشد....
گریه کن,
ولی لبخندت را جار بزن!
آدم ها خسته از سیلاب غم اند.
هفته پیش گواهینامه را گرفتم
همان طور که همیشه درموردش حرف می زدیم
چون تو خیلی هیجان داشتی
که بتوانم تا خانه ات رانندگی کنم
ولی امروز به سوی حومه شهر رانندگی کردم
با گریه؛ چون تو آنجا نبودی!
وقتی به خویش می نگرم
تورا می بینم
در خنده
در گریه
در خشم
در عشقی که جز آن، خنده و گریه
برایم، بی معناست.
حجت اله حبیبی
گریه هامون رو ندیدن
آخرشم متهممون کردن به دل سنگ بودن:)
دردیست در دلم که دوایش نگاه توست
دردا که درد هست و دوا نیست، بگذریم
ابری که می گذشت به آهنگ گریه گفت:
دنیا مکان «ماندن» ما نیست، «بگذریم...!
خون را بر برف دید
چه جای گریه
کودکی که بره ها را دوست می داری؟
زمستان
سُرسُره می سازد
گوسفند از گلوی گرگ
پایین می رود
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
روزی که مرگ تسکین دهَد درد دلم را،
در پی دوست جوید یار بیگانگان را،
همی چون زِ مرگم بُگذشت روزگار،
بر جایگه عشق گمارد دیو نهادان را.
احمد زیوری
می گویند پرنسس ها گریه نمی کنند، ولی من گریه می کنم!نه به خاطر اینکه نشان دهم پرنسس نیستم.
به خاطر اینکه نشان دهم یک انسانم.
همیشه یادت باشه موقع بارون بخندی
اره ابر گریه میکنه....
گل تشنگیش برطرف میشه، منم تنهاییم)
چون توی خاطرات با تو بودن جاری میشم...
مبینا سایه وند
𖣘☔️❦︎ *من نمیدونم زَنا چه
چیزایی دوس دارن و با چه
چیزایی آروم میشن ولی اگه
موهاتو ناز کنم گریت قطع میشه؟
رمان بدجنس ترین خوب من
ریحانه غلامی (banafffsh)
لا لا لا لابخواب
دنیا خسیسہ!
واسہ کمتر کسی
خوب مینویسہ
یکی لبهاش همیشہ
غرق خندست
یکی چشماش توخابم
خیسہ خیسہ 🖤:)
چہ سختہ بغضتو باخوردن اب فرو بدی
ولی از گوشه چشمت پایین بریزه ..! :)
نیما معماریان :
باران آبرویم را خرید
شبیه مردی که گریه نمی کند
به خانه برگشتم.
خندیدن خوب است..
قهقهه عالیی است...
گریستن ادم را آرام میکند...
اما !!
لعنت بر بغض !!!
شرق، غرب، جنوب، شمال!
من تو زمین باشم؛ تو رو هوا...
بغض کنی، گریه م میگیره :)
ریحانه غلامی (banafffsh)
آسمان که دلش می گیرد،
--ابری می شود
نمی دانم
چرا من،
هوای گریه دارم!
لیلا طیبی (رها)
هرکه دم از مطرب و می می زند
گریه را ، در لابه لای تار، پنهان می کند
حجت اله حبیبی
خنده رنگی ست که بر لب می نشیند،
اما گریه رنگی ست که دل رو خاموش می کند.
تمام دل مشغولی هایمام را
از یاد برده ام!
خنده های از ته دل
گریه های پر بغض
روزهای پر حسرت و حتی؛
انتظار را
من خالی خالیِ خال یم...!!!
خسته تر از آنم که نالان بمیرم
مرده تر از آن که با درد بمیرم
از دلم دیگر نتوان خبری گرفت
افسرده تر از آنم که که گریان بمیرم
شب است دیگر غباری بر دل انسان می نشیندو اشک های ناخوانده اش را مهمان چشم هایمان میکند.
مدگل توی آهنگش میگه :
(( عشق
بار داره
گریه کن جای اشکاتو میبوسم ))
دلبر کجایی که از بار عشق گریانمو کسی بر جای اشکانم بوسه نمیزند تا آرام بگیرم : )
پر شده ام از صداهای خالی
از شعر های ناگفته
از جمله های ناتمام
از بغضی که تمامم را احاطه کرده است
و از چشمی که لحظه هایم را خیس
بعد عمری که به خواب منِ بیدل آمد
گریه آبی به رخم ریخت که بیدار شدم
گریه
یعنی ....
سکوتی
که
شکستنی
نیست.
فرشته آسایش
@fereshte asayesh