100 متن کوتاه سکوت ۱۴۰۳ جدید 2024
کپشن سکوت برای اینستاگرام و بیو واتساپ
نمانده در دلم دگر توان دوری
چه سود از این سکوت و آه از این صبوری
تو ای طلوع آرزوی خفته بر باد
بخوان مرا تو ای امید رفته از یاد
مرا جواب می کند
سکوت چشمهای تو
و باز تنگی نفس
و باز هم هوای تو …
دوباره
می زند به این سر جنون گرفته ام
دوباره انقلاب من…
دوباره کودتای تو…
مثل امواج دریا آمدی و ساحل قلبم را در میان خودت گرفتی ، همدیگر را دیوانه کرده بودیم با نوازش های هم ، آن سکوت عاشقانه رابه یاد داری در لحظه بوسیدن هم؟
آجیل سفره عید
ازآجیل سفره عید
چند پسته لال مانده است
آنها که لب گشودند؛خورده شدند
آنها که لال مانده اند ؛می شکنند
دندانساز راست می گفت:
پسته لال ؛ سکوت دندان شکن است !
در کوچه ، خیابان ، مترو
صدای تو را می شنوم
در خانه ، سکوت ، رویاها
می گویند دیوانه ام
می گویم دیوانه اگر بودم
که صدای شما را می شنیدم
اگر کسی گرهای دارد
و تو راهش را میدانی سکوت نکن!
اگر دستت به جایی میرسد کاری کن.
معجزهی زندگی دیگران باش
بیشک فرد دیگری معجزه زندگی تو خواهد بود ...
دستان تو
آغاز است برای دیوانگیم
دستان توامنیت است
برای بی قراری هایم
اجابت است
برای دعای نیمه شب
آرامش است
برای بغض های بی وقتم
دستان تو
حرف است میان سکوتم
اگر خاموش باشی تا دیگران بهسخنت آورند بهتر از این است که در حال سخنگفتن دیگران خاموشت کنند.
بعضی وقتا دلم یه کلبه میخواد
یه کلبه چوبی/کنار دریا
شایدم وسط جنگل
دلم بوی چوب بارون خورده نم گرفته میخواد
دلم یه دنیا سکوت میخواد
یه دنیا آرامش
فقط همین
ارزوهای سوخته/نالهِ مرگ/اسمان سیاه/ابرها نا بارور/خون در راه است /مار به لانهها افتاده /راه گم گشته/پرِ پرستوها خونین است/سکوت بوی تعفن میدهد .
بسیار وقت ها، با یکدیگر ، از غم و شادی ِ هم سخن ساز می کنیم ...
.
اما ...در همه چیزی رازی نیست...گاه به سخن گفتن ِ از زخم ها ، نیازی نیست...
.
سکوت ِ ملال ها از راز ِ ما سخن تواند گفت
به قیمت سفید شدن موهایم تمام شد!
ولی آموختم که :
ناله ام، سکوت باشد...
گریه ام، لبخند...
و تنها همدمم، خدا.
یه سکوتی هم هست که مال بعد از شنیدن یه سری از حرفاییه که نباید میشنیدی! حس عجیبیه! بیرونش سکوته ولی از درونت هی صدای شکستن میاد!
سه چیز تحملش خیلی سخته
حق با تو باشه
ولی بهت زور بگن!
بدونی دارن بهت دروغ میگن
نتونی ثابت کنی!
تتونی حرف دلتو بزنی
و مجبور باشی سکوت کنی!
عاشقانه،دردره هاوکوه ها
نسیمی رازگونه برما
می آیدومی گذرد...
درسکوت،ناگاه کنار هم
رازی را می گشائیم.
عاشقﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻓﺮﻗﯽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ
ﮐﻪ ﺯﻥ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﺎ ﻣﺮﺩ
عشق ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎﺭﺍﭘﺮﻣﯽﮐﻨﺪ
ﮔﺎﻫﯽﺑﺎﺣﺮﻑ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﺳﮑﻮﺕ
عشق واژه ی ظریفی ست
ﻓﺮﻗﯽﻧﻤﯽﮐﻨﺪ
ﺟﯿﺐﻫﺎﯾﺖﭘُﺮﺍﺳﺖﯾﺎﺧﺎﻟﯽ
دلت که پرازمهرباشد، عاشقی...
️️️
یه سکوتی هم هست که مال بعد از شنیدن
یه سری از حرفاییه که نباید میشنیدی!
حس عجیبیه! بیرونش سکوته
ولی از درونت هی صدای شکستن میاد!
بعضی ها گریه نمی کنند اما
از چشم هایشان معلوم است
که اشکی به بزرگی یک سکوت،
گوشه ی چشمشان به کمین نشسته..
گاهی لحظههای سکوت ،
پرهیاهوترین دقایق زندگی هستند ؛
مملو از آنچه میخواهیم بگوییم ولی نمیتوانیم ..
همیشه نباید حرف زد
گاهی باید سکوت کرد
حرف دل که گفتنی نیست!
باید آدمش باشد
کسی که با یک نگاه کردن
به چشمت تا ته بغضت رابفهمد...
خوشا چشمی که خواند حرف دل را
بهمن ماهی که باشی
بی آنکه بخواهی
تمام حرکاتت خاص میشود !
نگاهت
عاشقی و دوست داشتنت
سکوت و کلامت
احساس و مهربانی ات
صبوری و تحملت
حتی، غرور و لجبازی هایت هم جذابیتی خاص دارد !
وقتی داری روزهای سختی رو میگذرونی
و متعجبی که پس خدا کجاست،
یادت باشه استاد همیشه موقع امتحان
سکوت میکنه ... .
واژه هایم بی صدا فریاد میزنند
تو را،
دوست داشتنت را،
بودنت را،
رهایشان نکن!
نگذار در نبودت سکوت کنند
کلماتم اگر بغض کنند
راهی برای نجاتم نیست...
تو وقتی می بینی که من افسرده ام نباید بگذری
سکوت کنی
یا فقط همدردی کنی
بنا کننده شادیهای من باش!
مگر چقدر وقت داریم؟
یک قطره ایم که میچکیم در تن کویر و تمام میشویم. . .
شب ها
من را که در آغوش می کشی؛
انگار خدا تمام شهر را
به سکوت دعوت می کند
تا صدایِ دوستَت دارم های
من را در زیر گوشِ تو بشنوند ....
️️️
چقدر سخت می شود
یک جاهایی از زندگی
وقتی گلویت
پر از فریادهای خاک خورده است
ولی از ترس جدایی
و ویرانی سالهای عمرت
محکوم به سکوت می شوی!
همیشه نباید حرف زد
گاهی باید سکوت کرد
حرف دل که گفتنی نیست!
باید آدمش باشد
کسی که با یک نگاه کردن
به چشمت تا ته بغضت را بفهمد.
دور شدی
و من تنها در سکوت...
مثل کوچیدن پرستوها از شهر
و تنهایی یک درخت بعد از باد پاییزی
مثل سکوت مرگبار ایستگاه
بعد از سوت قطار
.
.
ساده ولی سخت
تو را از دست دادم ....
.
آرام بگیر!
گاهی باید یک دایره بکشی و بنشینی درونش
بگذار به حال خودش زندگی را
و هیاهوی آدم ها را...
بنشین کنار سکوتت
و یک فنجان چای
به خودت تعارف کن...
جزوه را که باز کردم
یاد چشم هایش افتادم
زمان میگذشت و من هنوز
در سطر اول با چشم هایش
عالمی داشتم !
ساعت ها می گذشت و در سکوت تمام ، تمام نا گفته هایم را
میخواند
چشم های نقش بسته ی جزوه ام .
تصویر تو در سکوت قاب می خندد
دریاست به پوچی حباب می خندد
من نیستم این که شادمان می بینی
دیریست به چهره ام نقاب می خندد
سکوت..
همیشه به معنای رضایت نیست..
گاهی یعنی خسته ام از اینکه مدام.
به کسانی که هیچ اهمیتی به فهمیدن نمیدهند توضیح دهم!
سیمین دانشور
دلتنگ که میشوم
با تو قدم میزنم
تو سکوت می کنی
من لبخند میرنم
تو نگاه میکنی
من لبخند میزنم
تو گریه میکنی
من غرق میشوم
وناگهان کسی بر شانه هایم می زند
گناه کار ...
کسی نیست
که........
تکالیف دینی اش را
انجام نمی دهد
گناه کار واقعی کسی است
که در برابر ظلم سکوت می کند.
مرا جواب می کند
سکوت چشمهای تو
و باز تنگی نفس
و باز هم هوای تو
دوباره می زند به این
سر جنون گرفته ام
دوباره انقلاب من
دوباره کودتای تو..
شفیعی کدکنی
خواب دیدم از آسمان انار می بارد
سرنوشت دانه ها اما
یکسان نیست
برف در سکوت مینشیند
انار در خون ...
ما که دانه های دلمان پیدا بود
سکوت
لبخند
اشک
تنهایی
زندگی هست
اما
وقتی تو باشی
تو که نباشی ،
لیوانی حتی روی میز نیست
که
نیمه پُرش را ببینم...
نرجس مهدوى فر(مهرآرا)
من از تو سرشارم
مانند فهم گیاه از هوای شکفتن
مانند ذهن سکوت
از بلوغ یک آواز...
جلال پراذران
سفیر اهدای عضو
می رسم باز من به گوشمال سکوت
مثل بانگی که از فراز حنجره هاست
گفته باشم ؛ کسی نمی رهد هرگز
آسمانش اگر بقدر پنجره هاست ...
جلال پراذران
سفیر اهدای عضو
می گویند بزرگترین درد آن است
که انسان را به سکوت وادار کند
وقتی که در تمام قصه های من ، تو
همان درد پنهانی ! از هجوم واژه هایم به سکوت پناه می برم.
زهرا غفران پاکدل
آیا کسی هست که بی واژه مرا بفهمد؟
من در سکوتم فریاد میزنم!
ارس آرامی
پاکت سیگار
خوب است یا بد نمی دانم
فقط یک شعله ی آتش میان من او فاصله است.
روشنش میکنم همین حالا
کام میدهد یا کام میگیرد نمیدانم فقط دنبال گم شدن میان دود سیگار می مانم.
حمید پناهی زاده
با آنکه جز سکوت جوابم نمی دهی
در هر سوال از همه پرسیده ام تو را
از شعر و استعاره و تشبیه برتری
با هیچ کس بجز تو نسنجیده ام تو را🕊🌿
سکوت نکن …
زمزمه کن گاهی !
قدم بزن در کوچه های زندگی …
و گاهی آرام پرواز کن …
این آبی بیکران مال تو نباشد …
مال کیست ؟
آخر شب که می شود نگاهی به دل آسمان می اندازم تنها کسی که در کنارم می ماند سکوت است دلم میگیرد و بغض راه نفسم را می بندد چاره ای ندارم جز ریختن اشک هایی همچون خون.
گاه گاهی با خود بیندیش....
در سکوت.... بی نقاب..... بی انکار..... به راستی چه چیزی به زندگی تو زندگی می دهد؟ آیا چیزی هست که اگر همه چیز را از تو بگیرند با تو بماند؟
چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان،
نه به دستی ظرفی را چرک می کنند
نه به حرفی دلی را آلوده ،
تنها به شمعی
قانع اند واندکی سکوت...
ردّی از من نمی یابی
نه مشتی خاکستر
نه حتی قطره ای خون
تنها خودم می دانم
چگونه مرده ام
سقوط در برمودای سکوت
آتشفشان سکوتم!
آسمانی کبود که نباریده بند آمده
زنبقی که از زیر سنگ روییده
نیلوفری که دستش به خشکی نرسیده
دوستت دارم!
دلیل عاشقانه هایم بود
توباسکوت خود شکستی ازدرون مرا
بیا ودوباره غوغا کن
باهجای عین وشین وقاف
دوستت دارم !
دلیل عاشقانه هایم بود
تو با سکوت خود
شکستی ازدرون مرا
بیا ودوباره غوغا کن
باهجای عین وشین وقاف
شاعر :مهدیه چرم چیان لنگرودی
من ارزش سکوت را
ازگلدان پژمرده ی مادربزرگ آموختم
آن هنگام که می دانست دیر یا زود خشک می شود
اما طلب آب بیشتری نکرد
تا گلدانش را به یک کاکتوس ندهند
براستی چه زیبا سخن میگویدسکوت یک تصویر از ثبت یک لحظه
اونی که کم حرف شده
همونی که خیلی وقته تنها شده
پ.ن: ۱۴ ماه و یک هفته دلتنگی💔