100 متن کوتاه نگاه ۱۴۰۳ جدید 2024

نگاهت آباد ای عشق!
اما،
پلک بر هم زدنت
خانه خرابم کرده است

دست مرا بگیر
که باغ نگاه تو

چندان شکوفه ریخت
که هوش از سرم ربود

خوشبختی یعنی

مالکیت یک نگاه

کاری که نگاه تو شبی با دل ما کرد
با خلق نکرده است
نه چنگیز
نه تاتار

سیری ز دیدن تو

ندارد نگاه من

کوه با نخستین سنگ‌ها آغاز می‌شود
و انسان با نخستین درد...
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

برای بعضی درد ها
نه می توان گریه کرد ...
نه می توان فریاد زد ...
برای بعضی از دردها...
فقط می توان
نگاه کرد و شکست ...

و فنجانی قهوه ی تلخ
می پاشم
بر چهره ی اندوه گرفته ی شب
که خواب از سرش بپرد شاید
و بیاد بیاورد
هر آنچه افسوس
که در من است
افسوس
که اندوه شب را
هیچ قهوه ای بهم نمیزند
جز نگاه هوسباز تو ...

هیچ زیبایی بهتر از یک دل مهربان نمی درخشد...
در دورانی که همه به فکر
چشم زیبا هستند
تو به فکر نگاه زیبا باش

در گیر یک نگاه تو شد روزگار من...

La plus belle phrase damour est dite dans le silence dun regard

زیباترین جمله عاشقانه
در سکوت یک نگاه بیان میشود

*گل طلایی*


عمرم نداد قد
کم آوردم نگاه
دنیا!

نگاهتو ازم نگیر
صدام بزن پیش همه
کیه ندونه ما دو تا
حواسمون پیش همه...

ای کاش عظمت در نگاه تو باشد نه در آن چیزی که بدان می نگری

خوشبختی
یعنی
همه چیزت پیش یه نفر باشه
دلت،فکرت،نگاهت

ضرب آن نیم نگاهت به دلم
کل ضربان دلم را زد به هم

عشق یعنی از نگاه کردن بهش سیر نشی حتی
وقتی اون نگات نمیکنه

دزدکی نگاهت می کنم
تو لبخند می زنی من جادو می شوم ..

تو فقط نگاه کن ...
من دور از چشم همه
به قربان تمام دردهایت میروم
با لبهایم...
با چشمهایم ...
با حرف حرف احوال پرسی هایم ...
همین که چشمانت را داشته باشم کافیست ... ‌

از بس که مواظب بودم
کسى را نشکنم
به خود که نگاه میکنم
تکه تکه ام...

گاهی میان خلوت جمع یا در انزوای خویش
موسیقی نگاه تو را گوش می‌کنم ...
وز شوق این محال که دستم به دست توست
من جای راه رفتن پرواز می‌کنم ...

قدم زدن با تو
حرف زدن با تو
نگاه کردن به تو
قشنگیه دنیای من همش خلاصه میشه به تو!

️️️

دیدن با نگاه کردن خیلی فرق داره،
من همه رو میبینم
اما فقط به تو نگاه میکنم

️️️

یک جا بمان
نگاه گندمزار
به هم می ریزد

پدر همان کسی است
هرگز سایه منت مهرش را
حتی در نگاهش ندیدم

گرچه می دانم نمی آیی ولی هر دم ز شوق
سوی در می آیم و هر سو نگاهی میکنم .
.

تو همون لحظه ی اول که دیدمت..
پام لیز خورد افتادم تو اون قوسِ لبخندت.. :) این یعنی عشق در یک نگاه...!

یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشم‌ها بیشتر از حنجره‌ها می‌فهمند

️️️

اون لحظه که میخنده
باید دکمه توقف زندگیو
بزنی فقط نگاش کنی ...

‌‌‌️️️

نگاهت می‌کنم خاموش
و خاموشی زبان دارد... زبانِ عاشقان چشم است و چشم از دل نشان دارد...

---------------------------
دل را،
نگاهِ گرمِ تو
دیوانه می‌کند...!

️️️

تا نگاهم بکنی از هیجان خواهم مُرد
آنکه با چشم خود آدم بکشد قاتل نیست

یه روزی پشت سرت رونگاه میکنی
و متوجه میشی
زیادی نگران چیزایی بودی
که اصلا اهمیت نداشتن...

خدایا
هر شب به آسمان نگاه می کنم
و می اندیشم
در این آرامش شب
چه بسیار دلها که غمگین و پر اضطرابند
خدایا‌ تو آرام دلشان باش...
.

همیشه اونو می دیدم توی کوچه های برفی
بین ما فقط نگاه بود نه کلامی بود نه حرفی
حرف من همیشه خنده جواب اون یه تبسم
زیر لب زمزمه می کرد اما حرفاش واسه من گم...

‌ روزگاری یک تبسم یک نگاه
خوش‌تر از گرمای صد آغوش بود

من فکر می‌کنم آن چه موجب رنجش آدم‌ها از یکدیگر می‌شود، این است که : غالبا ما آدم‌ها توقع داریم طرف مقابلمان ، به تمام وقایع دنیا از زاویه‌ی دید ما نگاه کند !

یلدای چشم‌ های تو برفی ‌ترین شب است
یلدای چشم‌ های تو طوفان می‌آورد
امشب تمام وسوسه‌ ها در نگاه توست
ابلیس هم به دین تو ایمان می‌ آورد

بیا و با تابش ماه نگاهت
شب هایم را از تاریکی
رها کن و جانم را... به نور نگاهت پیوند بزن.

به چیدن نگاه دزدانه ات دچار شدم
اگر عسل نمی دهی نیش هم نزن!
چرا اینقدر تو را ارزان می فروشی؟
لب و چشم و زبان را باید گران خرید

مهم نیست چند تا ستاره بهم چشمک میزنه
من نگاهم
همیشه به ماهه

هر جا که هستی، نگاهِ خدا سمتت عزیزترینم. زمستونت گرم، یلدات مبارک جانم...

تانگاهم بکنی
از هیجان خواهم مرد
آنکه با چشم خود آدم بکشد
قاتل نیست ...؟!

و تو هر روز صبح
ناخداگاه زیباترین اتفاق هر روزم
می شوی..
وقتی از پنجره ی شیدایی
با نگاه های عاشقانه ات
عرض دل من را
تو سلام می دهی..

هیچ‌وقت‌
نذارکسی‌به‌عنوان
یه‌گزینه‌بهت‌نگاه‌کنه!
یاهمین‌الان«آره»یابرای‌همیشه«نه»...

دلگیرى جمعه را باید از پنجره زندگى بیرون انداخت و با یک فنجان آرامش و لبخند به آسمان نگاه کرد ، تا یادت نرود که همیشه تا چشم کار میکند خدا حواسش به تمام ثانیه هاى زندگیت است.

حتى افرادى که معتقدند سرنوشت همه از قبل مشخص شده و قابل تغییر نیست ، موقع رد شدن از خیابان ، دو طرف آن را نگاه مى‌کنند !

قدرتِ عشق بنازم که به یک تیر نگاه
جانِ شیرین بسپارند دو بیگانه به هم !

نگاه ناگهانیت
تیغ آفتاب
بر خیال یخزده منست،
اشاره‌ای
کافیست
آبتنی می‌کنم
دی ماه.

من نگاه از مردم این شهر می دزدم ولی
آنکه را سیری ندارم از تماشایش تویی



‍
️️️

بنشین!
مرو!
که در دلِ شب،
در پناه ماه..
خوش تر ز حرفِ
عشق و
سکوت و
نگاه نیست...!

من نگاهش میکنم، او هم نگاهم میکند
او برای دل بریدن، من برای دل بری

جان دلم️
اصلا نیازی نیست
چیزی بگویی
همین که نگاه میکنی
چشمهایت
کار دلم را تمام می کنند


️️️

به آسمان بپاش
شراب نگاه را بگذار
از دریچه چشم تو بنگرم
لبخند ماه را ..️



️️️

نگاه در نگاه
گره می خورد
می شکوفد عشق

یک نگاه از تو
و در باختنِ جان از من...!

چشم باز کن و دور و برت را نگاه کن...
یعنی که حال قلب مرا رو به راه کن...

ب چشمان تو سوگند،،،،

مبتلا توام،،

نگاه از تونگیرم یک دم ،،!

و نگاهی

پنجره

باران

شد..!

دلتنگ که میشوم
با تو قدم میزنم
تو سکوت می کنی
من لبخند میرنم
تو نگاه میکنی
من لبخند میزنم
تو گریه میکنی
من غرق میشوم
وناگهان کسی بر شانه هایم می زند

نزدیک تر بیا و به آتش بکش مرا

عمری به انتظار نگاهی نشسته ام

من که عاشق خودش نبودم!
چشمانش!
نگاهم که میکرد
ناخواسته
تمامم را برایش می دادم.

بهشت اینجاست
در تلاقی نگاه هایمان
و لبخندی که
تو مرا مهمان کرده ای

‏آغوشی باش...
و مرا به اندازه ی تمام اشتباهاتم بغل کن
بدون آنکه حرفی میانمان رد و بدل شود!
فقط نگاه باشد و نفس...
زندگی آنقدرها دوام نمی آورد
همین حالا هم دیر است...

لبخندو نگاهت به کنار
من به صدایت چقدر محتاجم

میخواستم نگاهش را معنا کنم
فرهنگ لغت را ورق زدم،نگاه با کسره ی نون،
نه این نباید باشد؛
نگاه را تنها نگاه معنی می کند
نه فرهنگ لغت.....
شرف.م.شمیم

مرا به بزم عاشقانه ات ببر
در این شبی که ماه
با نگاه هر ستاره
جرعه جرعه مست می شود...
پیاله ام شکسته است
تو از شراب چشم خود
دو جرعه قرض می دهی؟

گوش سپردم به آن صدایت
آن صدای دل فریب و گول زننده
عقل و هوش مرا برد
آن نگاه فریبنده...

شبم را به خیر گفت و من مات مانده ام

چو طفلی در املای قسطنطنیه!!

ارس آرامی

نگاه را تاب بیاور ای دل، میرسد روزی که دل بر نگاه بازتاب زند

چشمان تو طعم بهار نارنج دارد
اما، وقتی نگاه می کنی ،کوچه پر از شکوفه ی سیب می شود...

حجت اله حبیبی

دردیست در دلم که دوایش نگاه توست
دردا که درد هست و دوا نیست، بگذریم

ابری که می گذشت به آهنگ گریه گفت:
دنیا مکان «ماندن» ما نیست، «بگذریم...!

دلم بی تاب آن روز قشنگ است..
همان روزی ک افتادم ب دامت..
همان روزی ک چشم بیقرارم..
نگاهش در پی چشم تو میگشت:)

به نگاهی به کلامی و گهی با بوسه
تو چه آسان بلدی دل ببری هر لحظه

نازم به چشم یار که تیر نگاه را
بی جا هدر نکرد و به قلبم نشانه زد

ای عشق ٬ پناهگاه پنداشتمت٬
ای چاه نهفته! راه پنداشتمت٬
ای چشم سیاه٬ آه ای چشم سیاه٬
آتش بودی٬ نگاه پنداشتمت

قدرت عشق بنازم که به یک تیر نگاه

جان شیرین بفروشند دو بیگانه به هم

من عاقل ترین بودم اما با نگاهت مجنون شدم

کاف گاف

کاش
از چشم اش بیافتد
آن نگاه


آریا ابراهیمی

عشق کفاره ی یک لحظه نگاه است فقط
مثل افتادن از چاله به چاه است فقط

غم و شادی انسان ها را می توان از چشمانشان فهمید. نگاه را نمی توان آرایش کرد.

کاش


از چشم اش بیافتد


آن نگاه


آریا ابراهیمی

پرسید: چند بار دیدیش که اینطور عاشق شدی؟
گفتم : یک دو نگاه
پرسید: چند وقت است گرفتارش هستی؟
گفتم : سالها

یک تنهائی ی دشوار !…
راز دل عروسک هاست
در سکوت فقط نگاه می کنند
گاهی چقدر شبیه اینها بودیم!

نگاه کن
چه غمی ست پشت سرت
همه در خود خوابشان
برده...

پنهان کردن بی فایده است.
‏آدمی وقتی عاشق می شود،
چنان خواب که از چشمان کودکی جاری است؛ ‏
نگاهش همه چیز را لو می دهد...

در نگاهت آنچه من دیدم، کَس دیگر ندید
خوشه ی خورشید چیدم از شب نیلوفری

حرف من بود آنچه دیگر شاعران هم گفته اند
عشق هرکس محترم «اما تو چیز دیگری»

بهزاد غدیری شاعر کاشانی

نیستی
و در نبودنت
از سردی فاصله می لرزم
برف دوری ات
قلبم را سفیدپوش کرده
و من با نگاهی منتظر
خیره ام به جاده ای سفید
تا که خورشید نگاهت
به فریادم برسد


مجید رفیع زاد

هر صبح
خوش رنگ ترین لباس عشق را
بر تن واژه های عریان می کنم
و به انتظار طلوع چشم هایت می نشینم
تا زیباترین سروده هایم را
از لحن نگاه تو بخوانم


مجید رفیع زاد

سپیدند،
چونان برفِ نشسته روی مویم،
شورِ نگاهِ شعرم؛
و چشمانِ احساسم،
که مانده اند در راه،
به امیدِ آمدنت!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب گل های سپید دشت احساس.

هفت شهرِ احساس را،
پشتِ سر گذاشتم؛
تنها چیزی که دیدم،
مهر  بود،
در نگاهِ هر شهروندی!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب گل های سپید دشت احساس.

نبض نگاهم
به شوق دیدن تو میزند..

آریا ابراهیمی

نگاه امروز ،
پیش به سوی آینده است.


نویسنده:رحمان شاهسواری کینگ

کاشف؛
نه نیوتُن بود
و
نه گالیله
کاشف کسی است که؛
عمقِ نگاهت را بکاود.

آدم ها زود از هم دور میشن
،محو میشن
حس ها کم رنگ میشن
صدا ها قطع میشن
نگاه ها تموم میشن
و
قلب ها تاریک .....
صدف مسعودی

تیر نگاهت
عطر هوایت
و زنگ صدایت
سلاح های مرگبارند

حتی برای من!




فیروزه سمیعی

قلبم به هوای تو زند شورِ نفس؛
حسّم به جز از «تو» نکند میل به کس؛
زیباست نگاهی به دلِ من که فقط،
محتاجِ نگاهِ دلِ «تو» باشد و بس...
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.
🌺❤️🌺

پاگُشایِ سپیده دمان است؛ شورِ نگاهت!
شیما رحمانی

گناه تو نگاهی است که ایمانِ قلبم را فرو می ریزد🌱🌊...

جهانی زیر نگاه هایم منتظر است
زیر چشم هایم ...
که وسعت دنیایی گمشده
به خود گرفته است
جهانی در نگاهم گم شده است
جهانی سردرگم
جهانی سرد

رعنا ابراهیمی فرد