100 متن کوتاه زندگی ۱۴۰۴ جدید 2025
متن های کوتاه درباره زندگی
100 متن کوتاه زندگی ۱۴۰۴ جدید 2025
کپشن زندگی برای اینستاگرام و بیو واتساپ
هیچ گرسنه ای
باقی نمی ماند
شک ندارم همین روزها
همه سیر میشوند ،
از زندگی …

زندگی تنها غم است
عمر شادی ها کم است
زندگی یا ماتم است
یا که از دست دادن است

زندگی بزرگ ترین جشنی است که در آن شرکت کرده اید
متن عطیه چک نژادیان

زندگی غمکده ای بیش نبود
بهر ما جز غم و تشویش نبود
به کدام خاطره اش خوش باشم
که کدام خاطره اش نیش نبود؟!
ارس آرامی

در من گرگی است زخمی
و خسته از نبرد های پی در پی برای زندگی
در گوشه ی غاری نشسته
و زخمهایش را می لیسد!
وای از روز انتقام...
همه را غار نشین خواهم کرد!

شادترین رنگ را امروز به زندگی بزن ...
اندیشهات سبز ، آسمان دلت آبی ، و قلب مهربانت طلایی ؛ زندگی زیباست اگر آن را به زیبایی رنگ بزنیم

یک نفر
تنها یک نفر
از تمام جهان کافی است
که ایمان بیاوری
زندگی ارزش زیستن را دارد ...

آری آری!
زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست
گر بیافروزیش
رقص شعله اش
در هر کران پیداست
ورنه خاموش است
و خاموشی گناه ماست !...

میدانی چه موقع از روی دوچرخه میافتی؟ زمانی که رکاب زدن را فراموش کنی. زندگی نیز اینگونه است.

خواستنی تر از من
برای تو
دل گنجشک های چنار همسایه است
هر صبح
با آواز تو
زندگی را جشن میگیرند
دل من که
برگ ریزان
و
بدتر از هزار کوچه در پاییز
خواستی بروی
پشت سرت
درخت
را ببین
S♡M

میزی برای کار
کاری برای تخت
تختی برای خواب
خوابی برای جان
جانی برای مرگ
مرگی برای یاد
یادی برای سنگ
این بود زندگی؟

من خانه ام را پر از رنگ می کنم
پُر از عطرِ زندگی
گل می خرم
نان گرم می کنم
شعر می نویسم
و باور می کنم کلام فروغ را :
زندگی، یعنی همین بهانه های کوچک خوشبختی...

آرزوهای دور و دراز توست که به تکه تکه این دنیای بزرگ، امید و جنبش می بخشد؛ پس تنفس کن هوای زندگی و شور و سازندگی را.
نوجوان روزت مبارک

کسی باشد
که عرض شانه های پهن
مردانه اش ناخداگاه شود ارامش و
قرار دل بیقرارمان
کسی که وقتی به چشمانش خیره
می شوی
دلت قرص شود برای تمام نا آرامی های
پیش روی زندگی...

دخترکم
تو خوابی و من به صدای آرام نفس کشیدنت گوش میدهم
هر نفست برای من نبضِ زندگیست
تصویر صورت نازنینت برایم عین عاشقیست

میدونے چرا آدم تنهاست؟
نہ ڪہ ڪسے رو نداشتہ باشہ،چون تو زندگے دردهایے هست ڪہ بہ هیچ ڪس هیچ ڪس هیچ ڪس نمیتونے بگے
*یواشکی های یک زن...*
S...♡
از چے میترسے؟ وقتے از سخت ترین شبهاے زندگیت بدون اینڪہ بہ ڪسے چیزے بگے گذشتی…
s...♡
یک روز رسد غمی به اندازه کوه
یک روز رسد نشاط اندازه دشت
افسانه زندگی چنین است گلم
در سایه کوه باید از دشت گذشت

اگر در زندگی هدف نداشته باشید ، خوششانسی به کارتان نخواهد آمد ! برای کشتیای که نمیداند به کدام بندر میرود ، باد موافق معنا ندارد ...

وقتى از ته دل بخندی، وقتی هر چیزی را به خودت نگیری، وقتی سپاسگزار آنچه که هست باشی، وقتی برای شاد بودن نیاز به بهانه نداشته باشی، آن زمان است که واقعا زندگی میکنی ...

زندگی کوتاه است
نه غمش می ارزد
و نه شادی ماندن دارد......
بهترین راه برات این است
که بخندی و بخندی و بخندی
به غمش.....
به کمش.....
و زیادی.......
و همش.....

این ریتم زندگی است که ما را به رقص وادار می کند
اما هیچ گاه نباید فراموش کنیم که انتخاب نوع رقص با ماست.

زندگی در گذر است
آدمی رهگذر است
زندگی یک سفر است
آدمی همسفر است
آنچه میماند از او
راه و رسم سفر است

زندگی مثل بازی شطرنجه / اگه بلد نباشی همه میخوان یادت بدن وقتی هم که یاد میگیری همه میخوان شکستت بدن...

خدایا به همه عشق دادی به ما امید
عشقی که امید نباشد را نمیخواهم….
زندگی بر عشق امید پابرجاست..
نویسنده:روانشناس المیراپناهی درین کبود

زندگی وحشتی است در تئاتری که آتش گرفته !
همه به دنبال در خروجی میگردند، هیچکس هم پیدایش نمیکند، همه یکدیگر را هُل میدهند !
بدبخت آنهایی که به زمین میافتند؛ بلافاصله لگدمال میشوند ...

سکوت نکن …
زمزمه کن گاهی !
قدم بزن در کوچه های زندگی …
و گاهی آرام پرواز کن …
این آبی بیکران مال تو نباشد …
مال کیست ؟

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست.
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.

آدما رو الکی امیدوار نکنین، خیلیا یه امید کوچیک لازم دارن تا به زندگی برگردن وقتی بهشون امید الکی میدین اونها به خاطر شما زنده میشن و برمیگردن و بعدش که ولشون میکنین و میرین اونها عملاً نابود میشن!

اگر در زندگی شادی ، عمرت گذرد
وگر غم در دلت داری ، عمرت گذرد
چه خوش باشی چه ناراحت ، عمرت گذرد
یه کاری کن به نیکی ها ، اسمت ببرد

لحظات زندگیم را چنان زندگی میکنم که هرگاه به زمان اجازه سخن گفتن داده شد بگوید؛ یکی هست که همیشه جلوتر از من و قشنگ تر از من زمان را به لحظه تبدیل کرد و گذشت.
۱۴۰۲/۱۲/۱۴مریم بیانی

شادترین رنگ را امروز به زندگی بزن !
اندیشهات سبز ، آسمان دلت آبی ، و قلب مهربانت طلایی ؛ زندگی زیباست اگر آن را به زیبایی رنگ بزنیم

کنار اشیانه ی تو اشیانه میکنم
فضای اشیانه را پر از ترانه می کنم
کسی سوال می کند به خاطر چه زنده ای؟
و من برای زندگی تو را بهانه میکنم.

من میدونم نباید خسته شد؛
میدونم نباید بُرید؛
میدونم زندگی ادامه داره؛
فقط دلم میخواست یه وقتایی، یه جایی، یه گوشهای وایسم
بگم خستهام
و یکی بفهمه چی میگم!
نه که فقط بشنوهها، بفهمه!

فصل ها برای درختان
هر سال تکرار میشوند
اما فصل های زندگی انسان
تکرار شدنی نیست !
تولد
کودکی
جوانی
پیری
امروزت را دریاب.....
شاید .فردایی نباشد..

زندگی همچون یک خواب طولانیست ..
تا بیایی تعبیر کنی هم اغوش خاک می شوی..
فرصت خیلی محدود است✍🏻

روزگار میگذرد و روزها تکرار میشوند من و تو تکرار شدنی نیستیم پس بیا با بهترین و زیباترین احساس زندگی را زندگی کنیم که روزگار بر من و تو سخت گیرد که گمان بریم تکرار میشویم .

می خواهم
برگردم به قدیم، جایی که زندگی
در قاب عکس های سیاه و سفید
زندانی بود
اما دلخوش
دلم یک جرعه سادگی می خواهد
خمار صداقتم
کجاست تا جرعه ای بنوشم؟

باور کن چیزی به نامِ رنجِ عظیم ، تاسفِ عظیم ، خاطره یِ عظیم و .. وجود ندارد. همه چیز فراموش می شود ، حتی یک عشقِ بزرگ. این همان چیزی است که زندگی را تاسف بار و در عینِ حال شگفت انگیز کرده است

طوفان باعث میشود درخت ریشههایش را عمیقتر و قویتر کند. در طوفانهاى زندگى به برگهایى که از دست میدهى فکر نکن، به ریشهاى فکر کن که قویتر میشود ...

هر انسانی حق دارد زندگی خود را به خطر بیندازد تا بتواند از آن محافظت کند. آیا تا به حال گفته شده کسی که خود را از پنجره بیرون میندازد تا از آتشی فرار کند، مقصر به خودکشی است؟

تو
انتخاب من نبودی؛
سرنوشتم بودی...
تنها انگیزه ی ماندنم؛
در این زندگی بی اعتبار...
...Saeideh...

درجاده ی زندگی گاهی به عقب نگاه میکنم ومی بینم که چقدرخداهمه چیزرا درست چیده
نویسنده عطیه چک نژادیان

من تو را حرف می زنم، می نویسم، می خوانم
من تو را نفس می کشم.
من در درون تو زندگی می کنم

سرخ؛
آبی؛
سرخابی...
زندگی در عشق،
سرخ می تپد؛
سبزتر از آبی،
جریان دارد...
رنگهای زندگی را،
دوست دارم...
زهرا حکیمی بافقی،
شعر سرخابی.

پا به دنیا نهادن؛ شروع یک زندگی شروع یک عشق شروع یک داستان
خ.نواندیش

زندگی ام در سه جمله خلاصه میشود:
گذشته ای که مانند خانه ای خراب بنا شد
اکنون که پس لرزه ای خانه ام را ویران کرد
و آینده ای که قرار است با آوارگی سر کنم

آنقدَر بالا پریدم تا زمین یک نقطه شد
دیدم از بالا که دنیایم همین یک نقطه شد
ای که از پرواز مرغان هوایی دم زدی
سهم من از زندگانی را ببین، یک نقطه شد
بهزادغدیری

هیچ شبی پایان زندگی نیست. از ورای هر شب دوباره خورشید طلوع می کند و بشارت صبحی دیگر می دهد این یعنی امید هرگز نمی میرد.

چه زیباست
زندگی کردن با امید
نه امید به خود که غرور است
نه امید به دیگران که تباهی است
بلکه امید به خدا که خوشبختی است

ما را برای بیست و چهار ساعت زندگی در امروز طراحی کردهاند و نه بیشتر !
نگرانی امروز برای مشکلات فردا، دردی از ما دوا نخواهد کرد ...

نیاز نیست ؛ که پیر شویی تا بدانی که زندگی ارزش غصه خوردن را ندارد همین که به گذشتة نگاه کنی
این مسئله رامی فهمی.!
خ.نواندیش

دختر عزیزم
لبخندت تمام خستگیهای دنیا را از بین میبرد
هر روز برای خوشبختی تو دعا میکنم
هیچ وقت حتی ذرهای از حس عاشقانه من به تو کم نمیشود
عشق همیشگی من
تو بزرگترین بهانهی زندگی هستی

مثل کبریت کشیدن در باد
زندگی دشوار است
من خلاف جهت آب شنا کردن را
مثل یک معجزه باور دارم
آخرین دانه کبریتم را
میکشم در این باد
هرچه باداباد

بغلم کن که هوا سرد تر از این نشود
زندگی خوب شود ... باد خبرچین نشود ... بی هوا بوسه بزن، عشق دو چندان بشود
بوسه آنگاه قشنگ است که تمرین نشود!
.
.
.

کاش می شد آدمی، گاهی
فقط گاهی
به اندازه نیاز بمیرد
بعد بلند شود
آهسته آهسته خاک هایش را بتکاند
اگر دلش خواست برگردد به زندگی
دلش نخواست
بخوابد تا ابد . . .

سال ها میشود برای تو زندگی می کنم
همچنان منتظر آمدنت هستم
همان گلی را که دوست داشتی
برایت کنار گذاشته ام
باید بیایی و ببینی...

آرام بگیر!
گاهی باید یک دایره بکشی و بنشینی درونش
بگذار به حال خودش زندگی را
و هیاهوی آدم ها را...
بنشین کنار سکوتت
و یک فنجان چای
به خودت تعارف کن...

چای ات را بنوش
شعر بگو
رو به روی پنجره بایست
و به بارانی که نمی بارد
خیره شو..
زندگی همین لبخندهاست
که خودت باعث َش شده ای!

برقص پیش از آنکه پروانه ها
خاطره گل های پیراهنت را
برای شکوفه های پلاسیده تعریف کنند
و حریر نازکِ دامنت را
دست های زبرِ زندگی نخ کش کند

سوار بر سریع ترین دوچرخه زندگی
تند و بی قرار
چرخ می زنم
کوچه های خوشبختی را
فاصله می گیرم
از فریاد های خوفناک درد
مقصدم آنجاست
در فضایی مهربان
به موازات شهری
به نام لبخند

و زندگی همین است...
در سایه ای به دور از هیاهو آدمها، دو فنجان قهوه باشد، تو باشی و من...
شیرینی اش هم بماند پای چشمانمان...

اگر افسرده هستید ، در گذشته زندگی می کنید
اگر مضطرب هستید ، در آینده زندگی می کنید
اما اگر در آرامش هستید ، در لحظه ی حال زندگی می کنید !

به تو که میرسم مکث میکنم …
انگار در زیباییت چیزی را جا گذاشته ام
مثلا در صدایت آرامش ، در چشمهایت زندگی !
️

زندگی عمر کردن نیست. بلکه رشد کردن است. عمر کردن کاری است که از همه حیوانات برمیآید اما رشد کردن هدف والای انسان است که عده معدودی میتوانند ادعایش را داشته باشند.

خوشحال باش دختر زیبای من !برو / بدو / پرواز کن / آرزو کن / بزرگ شو ! درد بکش یا خوشگذرانی کن / ولی زندگی کن !کمی زندگی کن

دریا را با طوفانش،گل را با خارش،
زندگی را با اتفاقات بدش دوست دارم.
این گونه باور کردنی ترند.

زندگی خلاصه ایست از :
ناخواسته به دنیا آمدن
ناگهان بزرگ شدن
مخفیانه گریستن
دیوانه وار عشق ورزیدن
و عاقبت در حسرتِ آنچه دل میخواهد
و منطق نمیپذیرد، مُردن !
• برتراند راسل

چه بخواهیم چه نخواهیم باید از کوچه های زندگی عبور کنیم
گاهی تلخ، گاهی شیرین
عبورها میسازند کوچه های زندگی ما را ...
متن عطیه چک نژادیان
